نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 02-03-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض پاسخى نيكو براى او آماده دار /آچرا نگفتی زردآلو



حسن بصرى ، به ملاقات امام على بن حسين - زين العابدين - رفت و امام (ع ) او را گفت :
اى حسن ! پروردگارى را كه به تو نيكى كرد، اطاعت كن ! و اگر او را اطاعت نكردى ، سركش مباش ! و اگر عصيان كردى ، از روزى او مخور! و اگر عصيان ورزيدى ، و روزى او خوردى ، و در خانه اش نشستى ، پاسخى نيكو براى او آماده دار!
آخوندی بالای منبر میرود و با عباراتی مغلق میگوید: «درختی است کنج بهشت، رنگی دارد سبزی سبزی سبز، میوه ای دارد زردی زردی زرد، هسته ای دارد سفتی سفتی سفت.»
گفت: «حالا اگر گفتید این چه درختی است؟»
یکی برخاست گفت: «گلابی است!» دیگری گفت: «به است!»
سومی گفت: «هلو سفیده است!» چهارمی گفت: «زردک است!»..
آخوند حوصله اش سر رفت، از روی منبر برخاست و با وجد و طربی هرچه تمام تر دو انگشت دست راست را بر کف دست چپ نواخت و گفت:
«آچرا نگفتی زردآلو، آچرا نگفتی زردآلو!»

[داستانهای امثال امینی، ص8]
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید