نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 02-04-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


آنجا رفت که عرب نی انداخت:
چنان رفت که نشانه ای هم از او باقی نماند، جایی رفت که برگشتی برایش نیست.




آنان که غنی ترند محتاج ترند :

درویش وگدابنده این خاک درند
آنان که غنی ترند محتاج ترند
سعدی


هرچه ثروت اغنیا بیشتر شود حرص وآزشان افزونترمیگردد :
گدا را کند یک درم سیم سیر
سلیمان به ملک عجم نیم سیر


آمد ثواب کند کباب شد :
ندانسته خطا کار شد،آمد بهترش کند بدترش کرد،آمد ابرو رابردارد چشم را کور کرد.


آفتابه لگن هفت دست شام ونهارهیچی :
برخلاف تشریفات مفصل و ظاهری چندان چیز چشمگیروبدرد خوری در کار نبودن.


آفتاب همیشه زیر ابر نمی ماند :
حقیقت همیشه پوشیده نمی ماند ، بزودی بر همه آشکار خواهد شد.


آفتاب آمد دلیل آفتاب :
آشکارا مانند روز ، گفتن مطلبی که احتیاج به دلیلی ندارد.


آفتاب لب بام :
روزگارش به پایان رسیده ،عمری از او باقی نیست ، مرگش نزدیک است.


آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته :
چه بخواهی چه نخواهی باید در هر صورت بپذیری ، این امری است که به گردن تو افتاده.


آشی برای کسی پختن :
سوسه امدن ، مایه گرفتن برای کسی ، زمینه کار کسی را خراب کردن.


آسمان وریسمان بهم بافتن :
دروغ وراست سر هم کردن ، حرفهای بی تناسب و بی ربط گفتن .


آستین بالا زدن :
خود را برای کاری آماده ساختن ، زمینه امری خیری را فراهم نمودن.


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید