درخواست مستي از ساقي
الا يا ايها الساقي ادر کأسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکلها
درخواست رسيدن و پيدا کردن توفيق براي غرقه در عبادت حضرت حق شدن، اصل مسلمي در سلوک انسانها به سوي کمال است .
بي مدد دوست نمي توان حتي قدمي به سوي او حرکت کرد. آنچه سالک الي الله در مسير پر خطر خود به سوي خداوند در اولين قدم نياز دارد، طلب به زبان و دل است که درياي مهرباني حضرت حق را به جريان در خواهد آورد .تا او نخواهد ، احدي در اين بزم محرم نخواهد شد و تا ابد دست غيب را براي راندن نا محرمان از اين بزمگاه مقربان بر سينه ها خواهد نواخت .
درخواست از ساقي اولين قدم است .
الا يا ايها الساقي ادر کاسا وناولها ، خدايا ما تشنگان شراب مستي تو، خواهان مي بيغشيم ما را صفايي بخش و بر سفره بنشان !!!
طلب ، درخواست از قلب است ، چيزي که در آه سحري تجلي پيدا مي کند و در سختيهاي سلوک خود نمايي !
گاهي سالک فکر مي کند اشتغال به ذکر و ناله هاي شبانه همان تقرب است ، و چون گاهي با نشاط آدمي همراه نيست تقرب را پديده اي سخت و طاقت فرسا تصور مي کند ، در حاليکه اشتغال به ذکرو گريه هاي شبانه و خيلي از عبادات وارد شده در شريعت ، همان طلب است و طلب با درد و رنج و سختي همراه است ...
تا انسان را به سر منزل قرب رهنمون شود. آنجا که رسيد ديگر نظّاره گر وجه پروردگار است ، لذت مدامي که با هيچ درد و رنجي کاهش نمي يابد ....
انسان با عبادت سلوک را شروع مي کند . و يا به بيان ديگر انسان با اشتغال به عبادت مي گويد که مي خواهم .!
...