نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 02-05-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نه فرزندانم دعوا نکنید
هر وقت این جریان مرغ و تخم مرغ پیش میاد داغ دل من تازه میشه
به تازگی البته تابستون یه همسایه جدید اومده توی محله ما
که از شانس بخت برگشته من دیوار به دیوار ما
بنده خدا 80 تا مرغ و خروس داره
چندبار تصمیم گرفتم به اداره بهداشت زنگ بزنم اما دلم نیومده
آخه طرف یه پیرزنه و مستاجر
سر و صدای مرغ و خروسها به کنار
هر دفعه یکیشون میپره رو دیوار
وای اگه یه گربه هم اون طرفها پرسه بزنه دیگه میاد توی حیاط ما
من دیگه میمیرم از بس حرص میخورم
آخه (از مرغ و خروس می ترسم)
نه میتونم یه کاری بکنم از حیاط برن بیرون چون دیگه پیرزنه نمیتونه بگیرتشون
و نه بلدم و نه جراتشو دارم بگیرمشون
مجبورم مهمون ناخونده رو تحمل کنم تا نوه پیرزنه بیاد و ببرتشون
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید