اگر پشت گوش خود را دیدی مرا نیز خواهی دید:
دیگر به من دسترسی نخواهی دااشت،هر گز مایل نیستم دو باره همدیگر را ببینیم.
اگر دیر آمدم شیر آمدم:
هرچند تاخیر دارم ولی در انجام دادن کار موفق بوده ام ،بادست پر وفاتح بر گشته ام.
اگر علی ساربونه میدونه شتر و کجا بخوابونه :
آدم با تجربه وکار آزموده صلاح کار خودرا بهتر میداند.
اگر کاردش میزدی خونش در نمی آمد:
چنان خشمگین شده بود که چیزی نمی فهمید،از شدت عصبانیت به چیزی توجه نداشت.
اگر کاه از تو نیست کاهدان که از توست:
به شوخی ،اگر خوردنی مفت هم هست آنقدر نخور که به تندرستی تو ضرر براساند.
اگر لالایی بلدی چرا خوابت نمی برد:
اگر راهنمای خوبی هستی چرا به بیراه میروی،چرا گفتارت با کردارت برابر نیست.
اگر مردی برو دسته هاون را بشکن:
اگر زورمندی با قویتر از خودت در بیفت نه با کسی که از تونا توانتر است.
اگر مهمان یکی باشد میزبان گاو میکشد:
اگرتوقع در حد مقدورات انسان باشد پذیرفتنی است.
اگر نخورده ایم نان گندم دیده ایم دست مردم:
آنقدر فهم و شعور داریم که بد و خوب را از هم تشخیص دهیم.
اگر هوس است همین یک بار بس است:
از کاری که کردم پشیمانم ،
همانند: پشت دستم را داغ کردم.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )