از(( الف)) تا(( یا)) دانستن:
از سر تا ته کاری آگاه بودن.
از پارو بالا رفتن:
وافر و بسیار بودن.
ازخر شیطان پیاده شو:
جنگ و فتنه درست نکن.
از دوست یک اشاره از ما به سر دویدن:
آماده اجرای اوامرشما هستیم.
از دیوار راست بالا میرود:
بسیار شیطان است.
از ما اصرار،از او انکار:
هرچه پا فشاری کردیم،نپذیرفت.
اشتها زیردندان است:
به کسی میگویند که اظهار بی میلی به خوردن کند،یعنی اگر کمی بخورید،میل زیاد میشود.
اگر دیر گفتی،گل گفتی:
هرچند پس از دیگران عقیده خودرا اظهار کردی لیکن بسیار پسندیده گفتی.
ایراد بنی اسرائیل گرفتن:
خرده گیری های بسیار و نا بجا کردن.
این ره که تو میروی به ترکستان است:
راه وروشی که تودر پیش داری ،عاقبت خوبی ندارد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )