نمایش پست تنها
  #42  
قدیمی 02-06-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض شکرانه حج /شاخ بز را میگیرم و بدست صاحبش میدهم




رازي و گيلاني و قزويني با هم به حج رفتند. قزويني مفلس بود و رازي و گيلاني توانگر بودند.

رازي چون دست در حلقه کعبه زد گفت:
خدايا به شکرانه آن که مرا اينجا آوردي «بليان» و «بنفشه» را از مال خود آزاد کردم.
گيلاني چون حلقه بگرفت گفت:
بدين شکرانه « مبارک » .
«سنقر» را آزاد کردم.
قزويني چون حلقه بگرفت گفت:
خدايا تو ميداني که من نه بليان دارم و نه سنقر و نه بنفشه و نه مبارک، بدين شکرانه مادرمریم را از خود به سه طلاق آزاد کردم.


شاخ بز را میگیرم و بدست صاحبش میدهم
در بویراحمد یاغیان به گوسفند دزدی زیاد میپرداختند.
روزی پیش نماز در مورد عواقب بد گوسفند دزدی موعظه میکرد و آنها را از این عمل زشت برحذر میداشت.
یکی از لرها که کارش گوسفند دزدی بود از واعظ پرسید:
«خدا در روز قیامت از کجا میداند که کی بز مردم را دزدیده تا کیفر دهد؟»
واعظ گفت:
«همان بز و گوسفند به حکم خداوند حاضر میشوند و به زبان میآیند و کسی که آنها را دزدیده نشان میدهند.»

[فرنگ نامه امثال و حکم ایرانی، ص189]
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )

ویرایش توسط behnam5555 : 02-06-2010 در ساعت 12:39 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید