نمایش پست تنها
  #48  
قدیمی 02-06-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض مدح کور از سگ /چوپان دروغگوي شاملو


مدح کور از سگ

سگی در کوچه ای به گدای کوری حمله می‌کند و کور از سردرماندگی به ستایش سگ می‌پردازد.

در این حکایت وضع خاص کور و ستایش اغراق‌آمیز او از سگ که او را امیر صید و شیرشکار می‌خواند، طنزآفرین شده است.
هم‌چنین جناس‌سازی و بازی با الفاظ و در نظر نگرفتن موقعیت مخاطب (که سگ مهاجم است و ستایش و مدح را درک نمی‌کند تا از حمله دست بردارد) به آفرینش طنز یاری رسانده است.

ابیات پایانی حکایت و تداعی‌های سحرانگیز مولانا از فرازهای در خور تامل است:

گفت او هم از ضرورت‌ای اسد
از چو من لاغز شکارت چه رسد

گور می‌گیرند یارانت به دشت
کور می‌گیری تو در کوی این بدست

گور می‌جویند یارانت به صید
کور می‌جویی تو در کوچه به کید

آن سگ عالم شکار گور کرد
وین سگ بی‌مایه قصد کور کرد

علم چون آموخت سگ رست از ضلال
می‌کند در پیشه‌ها صید حلال


مثنوی
دفتر دوم/۲۳۵۴
دفتر چهارم/1045

چادر چاقچور کرده و آمده
زنی چند روز متوالی برای ناهار شوهرش شله تهیه کرد.
سرانجام شوهر عصبانی شد و گفت:
«از فردا یا جای من در این خانه است یا شله.»
فردای آن روز برای صرف ناهار به منزل آمد و سر سفره نشست.
زنش این بار یک بشقاب دلمه برگ پیش وی گذاشت.
وقتی شوهر دلمه ها را ورانداز کرد، رو به زنش گفت:
«این همان شله دیروز است که چاقچور پوشیده و چادر به سر کرده آمده است؟»

[امثال و حکم در زبان محلی آذربایجان ، ص133]
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید