نمایش پست تنها
  #12  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

Keep to your own affairs, why do you fault me?
My heart has fallen in love, what has befallen thee?
In the center of he, whom God made from nothing
There is a subtle point that no creature can see.
Until His lips fulfill my lips like a reed
From all the worldly advice I must flee.
The beggar of your home, of the eight heavens has no need
The prisoner of your love, from both worlds is thus free.
Though my drunkenness has brought forth my ruin
My essence is flourished by paying that ruinous fee.
O heart for the pain and injustice of love do not plead
For this is your lot from the justice of eternity.
Hafiz don’t help magic and fantasy further breed
The world is filled with such, from sea to sea.





برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فـتاد دل از ره تو را چه افتادسـت
میان او کـه خدا آفریده اسـت از هیچ
دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست
بـه کام تا نرساند مرا لبـش چون نای
نصیحـت همه عالم به گوش من بادست
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادسـت
اگر چه مستی عشقـم خراب کرد ولی
اساس هستی من زان خراب آبادسـت
دلا مـنال ز بیداد و جور یار کـه یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافـظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید