نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

For years I followed the drunken trail
Until my wisdom put greed in jail.
From my ashes, like Phoenix I rose
With Solomon’s bird ended this tale.
Aid my wounded heart, infinite treasure
It is in your love, destitute, I wail.
Made a vow, never to kiss the cup again;
Fool’s advice has no option but to fail.
My own old habits all turned stale,
I got what I asked, His wind in my sail.
In my state, my own will was of no avail
I followed my guidance to the detail.
I seek eternal bliss in Paradise
Though I am a mere servant of the Grail.
The wisdom of my gray head will testify
To years of patience with life’s hailstorm and gale.
Like Hafiz, I gained all my good habits
From the commandments, holy books entail.
If I am Master of poetic verse and scale
Wonder not, for years I served the Master of the veil.





سال‌ها پیروی مذهـب رندان کردم
تا بـه فـتوی خرد حرص بـه زندان کردم
مـن بـه سرمـنزل عنـقا نه به خود بردم راه
قـطـع این مرحـلـه با مرغ سـلیمان کردم
سایه‌ای بر دل ریشـم فکـن ای گـنـج روان
کـه مـن این خانه بـه سودای تو ویران کردم
توبـه کردم کـه نبوسـم لب ساقی و کـنون
می‌گزم لـب کـه چرا گوش بـه نادان کردم
در خـلاف آمد عادت بطـلـب کام کـه مـن
کـسـب جـمـعیت از آن زلف پریشان کردم
نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست
آن چـه سـلـطان ازل گفـت بکـن آن کردم
دارم از لـطـف ازل جـنـت فردوس طـمـع
گر چـه دربانی میخانـه فراوان کردم
این کـه پیرانـه سرم صحبت یوسف بنواخـت
اجر صـبریسـت کـه در کلـبـه احزان کردم
صـبـح خیزی و سلامـت طلبی چون حافـظ
هر چـه کردم هـمـه از دولـت قرآن کردم
گر بـه دیوان غزل صدرنشینـم چـه عـجـب
سال‌ها بـندگی صاحـب دیوان کردم
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید