نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

Last night I said, "put longing out of your brain."
Replied insane lovers are always put in chain.
His stature I compared with cypress and cedar
My sweetheart was upset with this image, must refrain.
Thoughtlessly opened my mouth, forgive me O Beloved,
Give me a sign dearest, so I know how thee entertain.
Yellow with shame, upsetting my Beloved’s tender spirit
Bring forth red wine, and restore the flow in my facial vein.
O breeze of Beloved’s land, how much more?
I’ll break up the houses, into the ruins, rivers drain.
I have now found the endless treasures of the Beloved
A hundred beggars like myself, on this path I can train.
O fortunate moon, remember me, Hafiz
While I pray that thy ever increasing bounty remain.






دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کـنـم
گـفـت کو زنـجیر تا تدبیر این مجنون کنـم
قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
دوسـتان از راست می‌رنجد نگارم چون کنـم
نکتـه ناسنـجیده گفتـم دلـبرا معذور دار
عـشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنـم
زردرویی می‌کـشـم زان طبع نازک بی‌گـناه
ساقیا جامی بده تا چهره را گلـگون کـنـم
ای نـسیم مـنزل لیلی خدا را تا بـه کی
ربـع را برهـم زنـم اطلال را جیحون کنـم
مـن که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست
صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنـم
ای مـه صاحـب قران از بنده حافظ یاد کـن
تا دعای دولـت آن حسـن روزافزون کـنـم
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید