نمایش پست تنها
  #100  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

Hardships and sorrows, for sometime are mine
There is no cure, other than red wine.
Service of the Old Magi I won't leave,
My own benefit, in this I define.
With light of the jug, ascend joyous heights
Fate and time may have another design.
Sign of godliness, is only Love
Amidst the pious, I see no such sign.
Alas, in spite of my wandering eyes,
Two mirrors can't show that face, divine.
You, tall spruce and pine, by my streaming eyes,
I see the waters, but not spruce and pine.
In my drunken state, no-one gives me wine,
No-one with the heart, himself would align.
Of the thing I loved, do not ask of me,
I have become naught, speck of dust so fine.
Hafiz's boat and I, only in this sea
Have pearls of words, that brightly shine.






غـم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم
دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینـم
به ترک خدمت پیر مغان نخواهم گفت
چرا که مصلحت خود در آن نمی‌بینـم
ز آفـتاب قدح ارتـفاع عیش بـگیر
چرا که طالع وقت آن چنان نمی‌بینـم
نشان اهل خدا عاشقیست با خود دار
که در مشایخ شهر این نشان نمی‌بینم
بدین دو دیده حیران من هزار افسوس
کـه با دو آینه رویش عیان نمی‌بینم
قد تو تا بـشد از جویبار دیده مـن
بـه جای سرو جز آب روان نمی‌بینم
در این خمار کسم جرعه‌ای نمی‌بخشد
بـبین که اهل دلی در میان نمی‌بینم
نشان موی میانش که دل در او بستم
ز من مپرس که خود در میان نمی‌بینم
من و سفینه حافظ که جز در این دریا
بضاعـت سخـن درفشان نمی‌بینم
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید