نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

The green fields of fate were fully grown
While the new moon’s sickle hung in the west.

I remembered the crops I had sown

It was now time for my harvest.

I said O fate, when will you awake?

The sun is up, it is now dawn-break.

Said, you have made many a mistake,

Yet keep hope and faith within your breast.

If like the Christ, this world you depart

With integrity and with a pure heart,

Your brightness will give a new start

To the sun, even shinning at its crest.

Don’t seek your guidance in the skies

It is deceitful, though it seems wise.

It helped many kings majestically rise

Then brought them down at its own behest.

Though many jewels and rings of gold,

Necks and ears of many elegantly hold;

All the good times will one day fold.

With a clear mind listen, and a beating chest.

Don’t sell the harvest that you reap

In the market of love, for so cheap;

For the moon, a nickel you keep,

And for the stars a dime at best.

From evil eyes may you be freed;

Fate rode the sun and moon’s steed.

Hypocrites ruin their own creed and nest

Hafiz leaves without his dervish’s vest.






مزرع سـبز فلـک دیدم و داس مـه نو
یادم از کشته خویش آمد و هـنـگام درو
گفتـم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گـفـت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلـک
از چراغ تو بـه خورشید رسد صد پرتو
تـکیه بر اختر شب دزد مکـن کاین عیار
تاج کاووس بـبرد و کـمر کیخـسرو
گوشوار زر و لعل ار چـه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بـشـنو
چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
بیدقی راند که برد از مـه و خورشید گرو
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافـظ این خرقـه پشمینـه بینداز و برو
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید