نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 02-08-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

The candle is like a moth heading for your light
Ecstatic for your state, my senses have taken flight
The mind who chastised lovers of love
Madly in love with your hair, is its plight
For the fragrance of your hair, freely I lose my life
A thousand lives I'll sacrifice in your sight
Driven from everywhere, I am helpless now
Beloved in the arms of another, I spite
What futile plans I devised to no avail
The spell of my life is now a tale of your might
Your beautiful fiery face for its fuel
The beauty spot, unsurpassed in delight
Happily the candle lost its light to a breeze
As if a moth reached your candle's light
I am bonded to my beloved's sweet lips
On my lips only sweet wine sounds right
Tell no tales of monastery or school
Hafiz has desire for the tavern tonight






چراغ روی تو را شمع گـشـت پروانـه
مرا ز حال تو با حال خویش پروا نـه
خرد کـه قید مجانین عشـق می‌فرمود
بـه بوی سنبـل زلف تو گشت دیوانـه
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
هزار جان گرامی فدای جانانـه
مـن رمیده ز غیرت ز پا فـتادم دوش
نـگار خویش چو دیدم به دست بیگانـه
چه نقشه‌ها که برانگیختیم و سود نداشت
فـسون ما بر او گشته است افسانـه
بر آتـش رخ زیبای او به جای سـپـند
بـه غیر خال سیاهش که دید به دانـه
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
ز شمـع روی تواش چون رسید پروانـه
مرا بـه دور لب دوست هسـت پیمانی
کـه بر زبان نـبرم جز حدیث پیمانـه
حدیث مدرسـه و خانقه مگوی کـه باز
فـتاد در سر حافـظ هوای میخانـه
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید