نمایش پست تنها
  #17  
قدیمی 02-09-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مصاحبه با بهمن قبادی توسط محمد حقیقت در پاریس



ـ درفيلم اول شما «زماني براي مستي اسب‌ها»، داستان بر روي بچه‌هاي فقير متمركز بود. در فيلم دوم شما «آوازهاي سرزمين مادري‌ام»، شما با دنياي بزرگ‌سالان سروكار داشتيد و در فيلم جديد خود «لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي‌كنند»، بچه‌ها دوباره موضوع اصلي داستان هستند. چه چيز باعث شد آن‌ها را مطرح كنيد؟

من در واقع چنين برنامه‌اي نداشتم. مي‌خواستم فيلمي محلي در مورد گذشته خودم بسازم ولي وقتي ‌كه براي پخش «آوازهاي سرزمين مادري‌ام» براي دو هفته به عراق بعد از جنگ عراق و امريكا رفتم،‌ ديدم كه مردم در چه وضعيت وحشتناكي زندگي مي‌كردند، به‌خصوص بچه‌ها كه هميشه درتمامي جنگ‌ها اولين قربانيان هستند ولي كسي براي آن‌ها دل‌سوزي نمي‌كند. من به‌خصوص تحت تاثير بچه‌هايي قرار گرفتم كه معلول شده بودند. مي‌خواستم فيلمي عليه جنگ بسازم. پس برگشتم و رفتم ميان اين بچه‌ها زندگي كردم تا بتوانم آن‌ها را احساس كنم، بعد سعي كردم ماجراي آن‌ها را بازسازي كنم.

ـ شما قبلا‌ دستيار عباس كيارستمي بوديد ولي روش‌هاي او را طبق معمول يك دستيار سابق دنبال نمي‌كنيد.

مي‌خواهم فيلم‌هايم را به روش خودم بسازم. من از فرهنگ كشورم الهام مي‌گيرم. اين چيزي است كه از درون مي‌آيد. من خيلي حساس به زجر و درد هستم. من فيلم مي‌سازم چون دوست دارم كه دردهاي مردمم را به اطلاع همه برسانم. وقتي‌كه در كنار آن‌ها هستم پر از انرژي مي‌شوم.

ـ در بيش‌تر فيلم‌هاي ايراني موفق درسطح بين‌الملل، فيلمسازان از بازيگران غيرحرفه‌اي استفاده مي‌كنند. شما هم همين‌طور. چرا اين‌گونه است؟

دركردستان ما بازيگر فيلم نداريم، چون اين هنر نويني در آن‌جاست. ولي حتي اگر من از غيرحرفه‌اي استفاده مي‌كنم، طوري رفتار مي‌كنم انگار آن‌ها واقعا حرفه‌اي هستند. من آن‌ها را طوري كارگرداني مي‌كنم كه بتوانند كاملا درقالب شخصيت خود فرو روند.

ـ دراين فيلم، داستان از ديدگاه دو شخصيت نقل شده است: دختري در شرف خودكشي و كاك‌ستلايت. آيا اين تضاد ديدگاه در فيلم‌نامه شما وجود داشت يا در زمان تدوين به فكرتان رسيد؟‌

از قبل در فيلم‌نامه بود. مي‌خواستم كمي كولاژ داشته باشم و كمي از ديگر فيلم‌سازان ايراني متفاوت باشم. مي‌خواستم كاك‌ستلايت يك قوه تحريك‌كننده باشد كه قسمت‌هاي مختلف داستان را به خود جلب مي‌كند، كه زمينه داستان براي بيننده يك‌دست باشد. و در همان زمان مي‌خواستم داستان دختري جوان را بگويم كه از گذشته خود در عذاب بود و برادرش كه مي‌توانست آينده را پيش‌بيني كند. وقتي‌كه فيلم تمام مي شود، شما مي‌فهميد كه گذشته تلخ است، حال تلخ است و بايد فقط به آينده خود بنگريد. عوامل خارجي قدرتمند، قصد به‌وجود آوردن يك بهشت را براي ما ندارند. از ديد آن‌ها، سوءاستفاده از ما دليلي است براي لذت‌بردن خودشان.
در اين فيلم همه به دنبال خبر جنگ تحميلي ازطريق ماهواره هستند. ولي از طرف ديگر آن‌ها زبان را نمي‌فهمند و از طرفي بيش‌تر موارد پخش‌شده عليه ديدگاه و اعتقادات آنان است. اين پسر معلول است كه اخبار درست را مي‌دهد و آينده را پيش‌بيني مي‌كند.
شبكه‌هاي تلويزيوني متعلق به گروه‌هايي هستند كه مردم كره زمين را به‌عنوان عروسك خيمه‌شب‌بازي مي‌بينند و ما قسمتي از اين بازي بزرگ كانال‌هاي تلويزيوني و جنگ‌هاي آن‌ها هستيم. آن‌ها جنگ كثيف خود را به ما تحميل مي‌كنند تا پول‌دار شوند. من اين روزها به‌خاطر موقعيت منطقه‌اي و عواقب شوم آن براي بقيه دنيا، درمورد اطلاعات داده شده از آن قبيل و حتي مطالب نوشته شده در رسانه‌ها شك دارم.

ـ ‌با درنظر گرفتن فيلم‌هاي يلماز گوني و ديگر فيلم‌سازان منطقه، آيا مي‌توان در مورد سينماي كردي امروز با يك مشخصه كردي خاص صحبت كرد؟

‌من فكر كنم كه هنوز زود است. وقتي‌كه ما حداقل دو يا سه تا سينما، لابراتوار فيلم و از اين قبيل امكانات در هر يك از شهرهاي كردستان داشته باشيم، ‌خب آن وقت مي‌توانيم در مورد سينماي كردستان صحبت كنيم. تا امروز تقريبا‌ هيچ سينمايي وجود ندارد و اگر به‌طور اتفاقي يكي پيدا كرديم، تماشاگر نيست چون مردم پول ندارند. آن‌ها همه‌اش را براي غذا و اسلحه خرج كرده‌اند.

ـ كاك‌ستلايت در شروع فيلم، يكي از جان‌سختان است و بعد بيش‌تر و بيش‌تر غيرقابل تحمل و سرخود مي‌شود. مي‌توانيد در مورد او به ما بگوييد؟

‌كاك‌ستلايت مي‌تواند عاشق شود،‌ مي‌تواند بزرگ رفتار كند و در عين حال مي‌تواند نسبت به حس ديگران آگاه باشد. او درست در نقطه عكس رهبران است كه درمقايسه با او هيولا هستند.

ـ در فيلم شما بچه‌ها به امر جمع‌آوري و فروش مين مشغول هستند. كردستان چند وقت است مين‌گذاري شده؟ ‌و چرا اين‌كار انجام‌ شده؟‌ چه كسي مين‌ها را آورده است؟

من نمي‌دانم چه زماني، ولي مادرم و مادربزرگم به من درباره تاريخچه مين‌هاي ضد نفر و داستان‌هاي قربانيان مين زياد گفته بودند. از زمان اختراع آن‌ها كردستان هميشه به بدترين حالت تحت تاثير آن‌ها بوده است. امريكا و اروپا اين كشور را با مين پركردند. فكر كنم زمان زيادي بخواهد تا اين كشور از مين‌هاي خود خلاص شود. هرروز، هرساعت، طفل‌هاي معصوم زيادي توسط مين كشته يا معلول مي‌شوند. اين روزها خانواده‌هايي هستند كه بچه‌هاي تازه به‌دنيا آمده خود را «مين»‌ نام‌گذاري مي‌كنند.

ـ ‌درتمامي فيلم‌هاي‌تان، ‌شما درباره زندگي مردم دهكده‌ها و خارج از شهر صحبت مي‌كنيد. آيا شما به زندگي شهري علاقه نداريد؟‌

‌من هرگز جذب زندگي شهري نشده‌ام چون خيلي پيچيده است. درطو ل سال من شش تا هفت ماه را در مناطق دورافتاده كردستان زندگي مي‌كنم به آهنگ‌هاي آن‌ها گوش مي‌كنم و عكس مي‌گيرم و فيلم مي‌سازم.

ـ «لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي‌كنند» اولين فيلمي است كه پس از سقوط صدام درعراق ساخته شد. بودجه فيلم را از كجا فراهم كرديد؟‌ آيا اين فيلم در عراق پخش شده است؟

من بودجه فيلم را خودم تامين كردم، ولي كمي هم پول قرض كردم. پيداكردن پول براي فيلم‌هاي قبلي بسيار سخت بود. اميدوارم روزي برسد كه اين‌گونه مشكلات را نداشته باشم و بتوانم فيلم‌هاي برتر ديگري بسازم. درمورد پخش فيلم، اميدوارم كه در سپتامبر يا اكتبر با كمك دوستانم درعراق پخش شود.

ـ براي فيلم بعدي‌تان برنامه خاصي داريد؟

بله، فيلم‌نامه من آماده است. فيلم در يك شهر اتفاق مي‌افتد و پر از ماجراست. حال‌وهواي آن بيش‌تر واقع‌گرايي جادويي است.

مصاحبه از محمد حقيقت

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید