هنوز غرق هزاران گناه پنهان است
همان كسي كه نگاهش شريك شيطان است
دوباره بوي زليخا درون من پيچيد
و باز يوسف روحم اسير زندان است
كوير مي چكد از آسمان چشمانت
ببين كه فكر نگاهم نماز باران است
هزار دختر كولي هنوز مي رقصند
و باز فكر پسر هاي ده پريشان است
صداي پاي خدا روي بام ها گم شد
دوباره سجده انسان به سوي شيطان است
|