نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 02-12-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ساخت و سازهاي عجيب شهر تهران‌




نوشته شده مهندس زهره فريدوني / كارشناس مهندسي عمران چه‌ كسي به داد شهروندان مي‌رسد؟



آيا چند ميلگرد زنگ زده فلك زده كه با معجوني از ماسه و چيزهاي ديگر و احياناً كمي سيمان محصور شده يا چند تيرآهن و تيرورق زنگ زده و كج و كله كه با ناز و نوازش به هم مثلاً جوش شده‌اند، مي‌توانند زلزله را مهار كنند. مسلماً ! مگر آنكه زلزله‌اي كه به تور اين ساختمان‌هاي ساخت و پاختي مي‌خورد مرام بگذارد و كمي با ملاحظه ما را تكان بدهد و به قول معروف هواي ما را داشته باشد. شايد!




يكي از دوستان ما كه به تازگي براي صدور خدمات فني و مهندسي به ونزوئلا سفري داشته، مي‌گويد: در آنجا هوا هميشه معتدل است و مردمان آنجا در كشورشان برف نديده‌اند. در اين صورت طبيعي است كه ترجمه شعر زمستان مهدي اخوان ثالث در آن ديار خريداري نداشته باشد. بايد همين طور باشد. احساس سرما در آن ديار حس فراموش شده و فانتزي است كه فقط مي‌توانند آن را تصور كنند. براي همين است كه واژه لباس زمستاني براي مردماني كه برف نديده‌اند واژه نامانوس است. ولي اينجا ايران است و جاي جاي اين سرزمين همواره با اشاره زلزله‌هاي بزرگ و كوچك ويران شده است. دور نيست زماني كه “بم” لرزيد و خاموش شد. همه مي‌دانيم كه هر لحظه ممكن است شهر و ديار ما بلرزد و واي ... مي‌خواستم بگويم خدا به ما رحم كند. اما به راستي چگونه بايد به بندگاني كمك كرد كه خودشان تمايلي به گرفتن كمك ندارند. هزاران دليل و برهان روشن را مي‌بينند، اما باز به وقت عمل به دستورات، بي‌حوصلگي به خرج مي‌دهند. دوستان، زلزله در كشور ما پديده‌اي مانند برف زمستاني است، حتماً مي‌آيد. بايد براي گذر از آن آماده باشيم. خصوصيت ويژه‌اي كه زلزله را از ساير بلاياي طبيعي متمايز مي‌كند اين است كه زلزله مهماني است ناخوانده، چموش و گستاخ كه هر آن ممكن است بي‌دعوت هوس كند زيرپاي ما كمي حركات موزون انجام دهد. زلزله موجودي شيطان و بي‌رحم است. بي‌رحم از اين بابت كه در مواجه با بناهاي ساخته بشر به هزاران حسن موجود در بنا اعتنايي ندارد. دنبال كوچكترين نقطه ضعف ساختمان مي‌گردد. سريعاً آن را پيدا مي‌كند و كار را تمام مي‌كند. بناهاي خوش تيپ و بد ذات در مقابل زلزله محكوم به فنا هستند. زلزله با هزاران حلقه محكم و كلفت زنجير، كاري ندارد. تنها كافي است يكي از حلقه‌هاي زنجير، مقاومت كافي را نداشته باشد. در اين صورت زنجير از محل حلقه ضعيف پاره مي‌شود. زلزله مقصر و غير مقصر، مسئول و غيرمسئول، دوست و دشمن نمي‌شناسد، وقتي بيايد همه را با خود به سفرهاي دور و دراز مي‌برد. اي كساني كه مايل هستيد با تور زلزله بعدي سفر كنيد. كافي است يكي از خانه‌هاي بساز و بفروشي شهر ما را براي سكونت انتخاب كنيد و منتظر حركت زمين باشيد! گول چند ميلگرد فلك زده و چند دانه شن و ماسه و سيمان درهم آميخته لوطي و چند تير آهن و تير ورق تق و لق را نخوريد. هم ولايتي‌ها، تو را به خدا مواظب خود باشيد و از مسئولان بخواهيد به شما كمك كنند. اگر كاستي در ساخت و ساز شهري ديد، تذكر بدهيد. به خاطر خانواده‌هايتان، كودكانتان، جوانانتان نسبت به آنچه در اطراف شما به نام ساختمان‌هاي مقاوم داراي اسكلت بتني و فلزي مي‌گذرد حساس باشيد. ساخت و ساز مدرن اگر با وقت و مسئوليت سازندگي همراه نباشد ذره‌اي ارزش ندارد. ساخت و ساز بايد بدست مجريان ذي‌صلاح و صاحب صلاحيت صورت بگيرد و شما هم معيارهايي براي تميز دادن بناي خوب از بناي بد داشته باشيد. خانم‌ها، آقايان، ملاك ساختمان مقاوم، داشتن آيفون تصويري نيست! زلزله با شما شوخي ندارد. در زدن و زنگ زدن هم بلد نيست. بازيگوشي مي‌كند و مي‌لرزد و مي‌ترساند. نماي بيروني ساختمان در جاي خود داراي اهميت است دما از ديدگاه مقاومت در برابر زلزله جايگاهي ندارد حتي يك نماي سنگين يا شيشه‌اي مي‌تواند باعث آسيب‌هاي مضاعف جاني در هنگام وقوع زلزله باشد. ترديدي نيست كه ساخت و سازها بايد به دست مجريان ذي‌صلاح صورت بگيرد. مجرياني كه هم صلاحيت تحصيلي و حرفه‌اي و هم وجدان كاري و اجتماعي داشته باشند و در همه حال فرض كنند كه فلان بنا را براي اين مي‌سازند كه خودشان در آن سكونت كنند و اجراي ساختمان‌هاي شهري را محلي براي شيرين كاري و زرنگي نبينند. عاشق باشند، عاشق سوختن و ساختن، عاشق انديشه و حيات. گه بيلم در كف و گاهي قلم/يعني كه من /اي وطن با بيل خود /يا كه قلم / مي‌سازمت.

تا اينجاي بحث اگر با من هم عقيده‌ايد، قدمتان روي چشم. اما اگر بيان اين بحث‌ها را در شرايط اجتماعي و اقتصادي فعلي مردم نوعي زياده‌خواهي و اضافه گويي مي‌دانيد، به سلامت ... روي سخن من با كساني است كه در هر شرايطي مي‌خواهند درست عمل كنند. خوب بسازند و عاقبت به خير باشند. روي سخنم با سازندگان فهيم جامعه است. در گزارشي كه به نقل از يك مقام شهري در روزنامه سرمايه چاپ شده بود، آمده بود در شهر تهران بيش از 30 هزار بناي ناتمام مسكوني موجود است. ساختمان‌هايي كه اسكلت‌هاي نيمه كاره اشان به هزاران دليل از سوي سازندگانشان رها شده‌اند و منتظرند تا ببينند صاحب ايشان كي دوباره پول و حال و حوصله ادامه كار را دارد. آسيب‌هايي كه در مرحله توقف‌هاي پيش‌بيني نشده به ساختمان نيمه‌كاره مي‌رسد، گاه غيرقابل جبران است. شما هم حتماً اسكلت‌هاي نيمه كار پوسيده را ديده‌ايد. حالت زار و رنجور و زنگ زده تيرآهن‌ها و ميگلردها و بتن‌هاي خورد شده پيام روشن و ناخوشي براي ما دارند. به عكس‌هاي ساختمان بتني كه در يكي از محله‌هاي گرانقيمت شهر ما در منطقه 6 وجود دارد نگاه كنيد. ميلگردهاي كج و زنگ زده، بتن‌هاي خرد شده‌اي كه توان تحمل بار وزن خود را ندارند. چه رسد به تحمل زلزله‌اي چموش و بازيگوش. اما مساله‌اي كه نمي‌توان به سادگي از آن گذشت جهل مركبي است كه در اجراي اين ساختمان بتني به كار رفته است.






ناسازنده اين بنا همچون يك جاني خطرناك با پتك و چكش به جان دو ستون طبقه اول ساختمان افتاده و هر دو ستون را تقريباً تخريب كرده است. مي‌دانيد چرا؟ احتمالاً يا نمي‌دانسته يا نمي‌خواسته آرماتورهاي انتظار براي اجراي تير پله را بگذارد. حالا كه قالب‌هاي ستون را باز كرده براي اجراي تير پيشاني پله دست به اين ابتكار خطرناك زده است. مسلماً با اين روش اجرا يا بهتر بگويم با اين روش افتضاح پله اين ساختمان هيچگونه مسئوليتي در قبال زلزله نخواهد داشت. خلاص !






.

.

.

.

.

.




وضعيت ستون‌هاي ديگر هم از اين بهتر نيست. يكي از ستون‌ها در انبوهي از اشغال احاطه شده و گرماي آتش زباله‌ها را تجربه كرده است. ستون آتش گرفته هم هرچه غيرت و تعصب داشته در گرماي آتش باخته و ديگر ناي دست و پنجه نرم كردن با زلزله را ندارد!













.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.





ناسازنده با يكي از ستون‌ها كمي مهربان بوده و يك بار دستي به صورت اين ستون كشيده و با ملات ماسه و سيمان قسمت‌هاي تخريب شده به ستون را تعمير نموده، ستون وصله و پينه‌اي هم نمي‌تواند وام‌دار زلزله باشد!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.





گويا ميگلردهاي انتظاري كه از اين ستون سر برآورده‌اند با هم نمي‌سازند و هر يك به سمتي متمايل شده‌اند. در نگاه اول شايد بتوان بي‌نظمي بعدي حاصل از آرايش چند ميلگرد را يك اثر هنري ناميد. عنوان اثر “ چه كسي مي‌تواند اين چند ميلگرد را به طور تصادفي در كنار هم قرار دهد؟” خالق اثر برنده “ناسازنده” بازنده مسابقه “مردم و زلزله” .




.

.

.

.


اين ساختمان در مجموع حدود 20 ستون دارد و ما شش ستون فانتزي را از ديدگاه مقاومت در برابر زلزله رد كرديم. يادتان است، جرم زنجير محكمي كه در كشش پاره شد اين بود كه تنها يك حلقه زنجير ضعيف بود. اين همه حلقه ضعيف در يك مرحله از اجراي يك ساختمان ! اگر قصد خود كشي داريم. راه‌هاي ديگري براي اين كار وجود دارد.


اما سخني با شهردار تهران، به عنوان متولي نظارت بر ساخت و ساز شهري. آقاي شهردار، من به عنوان شهروند اين شهر از شما شكايت دارم. چرا به داد شهروندان نمي‌رسيد؟ مدت‌ها است به خاطر نبستن كمربند ايمني در پشت ترافيك جريمه مي‌شوم، مدت ها است به خاطر جلوگيري از آلوده شدن هوا اگر بخواهيم وارد محدوده طرح ترافيك بشوم بايد پول بدهم و طرح بخرم. از اعمال ضوابط و ايجاد محدوديت گله‌اي ندارم. از برخورد دو گانه‌اي كه با شهروندان صورت مي‌گيرد، آزرده خاطرم. آقاي شهردار، هر آنچه شما از يك شهروند انتظار داريد ما بايد انجام دهيم. اگر اطاعت نكنيم جريمه مي‌شويم و اما آنجا كه پاي حقوق شهروندي ما به ميان مي‌آيد، بايد دائم حقوقمان را به شما متذكر شويم. لطف كرده‌ايد و شماره 137 را به عنوان سامانه ارتباطي شهروندان با شهرداري تهران راه‌اندازي كرده‌ايد. آقاي شهردار مجموع پانصد و بيست و سه هزار و سيصد و هفتاد و دو تماس كه در شش ماه اول سال 85 با سامانه 137 شهرداري گرفته شده نشان از بحراني به نام انبوه مطالبات جمعيت 5/7 ميليوني شهروندان تهران از مديران شهري دارد. من به آينده خوش بينم اما از دوگانگي در هراسم. كافي است چند كيسه خاك بيرون خانه بگذاريد. سريعاً زنگ خانه‌تان توسط ماموران شهرداري به صدا در ميآيد.اگر با ادبيات ايشان آشنا نباشيد روزگارتان سياه مي‌شود! اما عده‌اي مي‌توانند در روز روشن تمام مقررات ساخت و ساز را ناديده بگيرند و براي ما خانه‌هاي پوشالي بسازند. كاش در كنار اين همه پليسي كه برگ جريمه به دست جلوي آلودگي محيط زيست را مي‌گيرند ما صاحب پليس ساختمان هم بوديم. آقاي شهردار راه‌اندازي پليس ساختمان با همكاري سازمان نظام مهندسي و ساير نهادهاي ذي‌ربط مي تواند نقطه عطفي در ارتقاء كيفيت ساخت و سازها باشد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید