نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 02-14-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ویژگی های اشعار

شعر سنایی، شعری توفنده و پرخاشگر است. مضامین اغلب قصاید او در نکوهش دنیا داری و دنیاداران است. او با زاهدان ریایی و حکام ستمگر که هر کدام توجیه گر کار دیگری هستند، بی پروا می ستیزد و از بیان حقیقت ترسی ندارد.

سنایی با نقد اوضاع اجتماعی روزگارش، علاوه بر بیان دردها و معضلاتی که دامن گیر زمانه شده است، نشان می دهد که شاعری اهل درد و دین است.

لبه تیز تیغ زبان او در اغلب موارد متوجه دنیا دوستان و حاکمان ظالم است. سنایی بارها با تصویر زندگی زاهدانه پیامبر و معصومین و صحابه و تأکید بر آن در قصایدش، سعی دارد جامعه آرمانی خود- که عرصه ظهور در واقعیت پیدا کرده است- را نشان دهد.

اندیشه زهد و عرفان نیز از مهمترین محورهای موضوعی در قصاید سنایی است.

نکوهش دنیا، تفکر درباره مرگ، توصیه به گسستن از آرزوهای طولانی و بی حد و حصر، تذکر به خویشتن حقیقی آدمی، از مضامین رایج قصاید اوست:

ای مسلمان خلایق حال دیگر کرده اند
از سر بی حرمتی معروف، منکر کرده اند
شرع را یکسو نهادستند اندر خیر وشر
قول بطلمیوس و جالینوس باور کرده اند
عالمان بی عمل از غایت حرص و امل
خویشتن را سخره اصحاب لشکر کرده اند
خون چشم بیوگان است آن که در وقت صبوح
مهتران دولت اندر جام و ساغر کرده اند....
تا کی از دار الغروری ساختن دار السرور؟
تا کی از دارالفراری ساختن دارالقرار؟
بر در ماتم سرای دین و چندین ناز و نوش؟
در ره رعنا سرای دیو و چندان کار و بار.....


اگر
فردوسی و ناصر خسرو را استثنا کنیم، سنایی از اولین شاعران تفکر مدار تاریخ شعر فارسی است که با تزریق اندیشه عرفانی به کالبد شعرش، زمینه تحولی وسیع را در نگرش و شیوه فکر شاعران پس از خود به وجود می آورد و سایه سنگینش بر شعر فارسی تا چند قرن پس از او گسترده می شود.

راهی که سنایی در پیش می گیرد، فقط منحصر به یک قالب نمی ماند؛ بلکه قدرت شاعر در به کارگیری الفاظ و تسلط او بر زبان شعر، همراه با اندیشه های بدیعی که دارد، به او این امکان را می دهد تا هم در غزل و هم در مثنوی و قصیده طرحی نو درافکند در صورتی که تا پیش از او، موضوع قصیده محدود به مدح پادشاهان و وابستگان درباری و احیاناً توصیفات طبیعی همچون بهاریه ها و خزانیه ها و ..... بود و نمایندگان مشخص این نوع قصاید، شاعرانی همچون
عنصری ، فرخی و منوچهری بودند.

سنایی از اولین شاعرانی بود که طرح مسائل اجتماعی و عرفانی و زهد و حکمت معنوی را در قصیده رایج کرد به طوری که هنوز بسیاری از قصاید او نمونه برتر قصاید اجتماعی، عارفانه و زاهدانه اند.

در حوزه غزل نیز سنایی پنجره اشراق و جذبه های معنوی را گشود و غزل را زبان عشق و شور عارفانه کرد. سنایی در قالب مثنوی به بیان حکمت معنوی و ستایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با بیانی تمثیلی پرداخت که الهام بخش بسیاری از شاعران پس از خود، همچون
خاقانی و نظامی و عطار و مولوی در سرودن مثنویهای عرفانی شد.

بیهوده نیست که
خاقانی برای اثبات ارج و عظمت شعرش، خود را با سنایی مقایسه می کند و مدعی است که جانشین شایسته سنایی است:

چون زمان عهد سنایی در نوشت
آسمان چون من سخن گسترد بزاد
چون به غزنه ساحری شد زیر خاک
خاک شروان ساحری نوتر بزاد


و
نظامی نیز مخزن الاسرارش را با حدیقه الحقیقه سنایی مقایسه می کند:

نامه دو آمد ز دو ناموسگاه
هر دو مسجل به دو بهرام شاه
آن زری از کان کهن ریخته
وین دری از بحر نو انگیخته
آن به در آورده ز غزنه علم
وین زده بر سکه رومی رقم


و مولوی نیز درباره سنایی می گوید:

عطار روح بود و سنایی دو چشم او
ما از پی سنایی و عطار آمدیم


زبان شعر سنایی در قصاید و مثنویهایش زبانی سنگین و سخت است.

اما غزلیات سنایی به حکم مضمون عاشقانه ای که دارند، لطیفترند.

هنگام داوری درباره شعر سنایی همواره باید دو دوره فکری او را در نظر داشته باشیم؛ زیرا شعر او پیش از تحول و انقلاب درونی اش بیشتر با وضع موجود زمانه هماهنگ بود و او در این زمان شاعری مداح و مقلد محسوب می شد؛ اما پس از تحول درونی، شعر او نیز متحول شد و تفکر و حکمت معنوی مضمون اصلی شعر او شد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید