نمایش پست تنها
  #43  
قدیمی 02-16-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض حرف( ج )


جان کسی را به لب آوردن:

از خستگی و طولانی شدن کار به ستوه آمدن، کسی را
در انتظار گذاشتن.

جان در جان کسی کردن:
رنج بسیاردر راه کسی کشیدن، بامحبت و فداکاری به کسی توجه نمودن.

جان کندن خر خوردن یابو:
زحمت را یکی میکشد و استفاده اش را دیگری می برد.


جا نماز آب کشدن:
از روی تظاهر و ریا خود را درستکار نشان میدهد،به دروغ دعوی مسلمانی می کند.

جان مفت بدر بردن:
خود را از خطر در بردن،از مهلکه گریختن.


جای مهی باقی گذاشت:
برای خود حقی در نظر گرفتن،جای حرفی باقی گذاشتن، نوبت گرفتن.

جرتغوز بودن:
( ترکی ) به آدم پر توقع وزود رنج گفته می شود.

جزای گرانفروش نخریدن است:
سر و کله زدن با فروشنده بی انصاف و بد دهن کار بیوده ای است، کار عاقلانه
خرید نکردن از اوست.

جزو قاذورات هم نبودن:
آدم بی اهمیتی بودن ، به حساب نیامدن.

جفتش را بیار مفتش را ببر:
اشاره بهاین که هرگز نظیری ندارد،از مال خود با قطعیت تعریف کردن.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید