نمایش پست تنها
  #32  
قدیمی 02-16-2010
saniz آواتار ها
saniz saniz آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 103
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

ملک الشعراي بهار
زمینه فعالیت
شاعر، روزنامه‌نگار، ادیب، تاریخ‌نویس، و سیاست‌مدار
تولد
۱۲ ربیع‌الاول، ۱۳۰۴ ه‍. ق. / ۱۷ آذر، ۱۲۶۵ / ۸ دسامبر، ۱۸۸۶
مشهد، ایران
مرگ
۱ اردیبهشت۱۳۳۰ / ۲۲ آوریل، ۱۹۵۱
تهران، ایران

محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعرا شاعر نویسنده وسیاستمدار ایرانی در سال۱۳۰۴ در مشهد متولد شد.پدرش صبوری ملک الشعرای آستان قدس رضوی بود.پس از مرگ پدرش مظفرالدین شاه لقب ملک الشعرا را به محمد تقی اعطا کرد.در انقلاب مشروطیت ازراه نثر روزنامه های تازه بهار و نوبهار به یاری این جنبش برخاست.۶بار به وکالت مجلس برگزیده شدو یکبار به وزارت فرهنگ رسید.بهار در فنون شعرقدیم وجدید مهارت داشت واستادانه معانی نو را در قالب شعرکهن میریخت.وی علاوه بر تصحیح بعضی متون قدیم کتاب سبک شناسی را در سه جلد و نیز تاریخ احزاب سیاسی را به رشتهء تحریر درآورد.مهمترین اثر برجای مانده از بهار دیوان شعر اوست. (منبع : محمدتقی بهار )


از میان اشعار ملک الشعرای بهار، یکی از مشهورترین آنها، شعر مرغ سحر می‌باشد. تصنیف مرغ سحر بر اساس این شعر ملک الشعرای بهار و توسط استاد مرتضی نی داود در دستگاه ماهور ساخته شد و برای اولین بار توسط بانو قمرالملوک وزیری اجرا شد.
این ترانه و آهنگ آن، از بهترین و معروفترین ترانه‌ها و آهنگ‌های زمان خودش شد و پس از آن نیز بارها و بارها به وسیله خوانندگان دیگر خوانده شد که به واقع می‌توان بهترین آنها را اجرای استاد محمدرضا شجریان بر همان آهنگ استاد نی‌داود در دستگاه ماهور دانست، به گونه‌ای که هنوز پس از گذشت سال‌ها از اولین اجرای آن، هنوز هم صدای درخواست مردم در کنسرت‌های استاد شجریان به گوش می‌رسد. راز ماندگاری مرغ سحر را باید در مضمون اجتماعی-سیاسی آن جستجو کرد که در هر دوره‌ای در ایران به گونه‌ای مصداق پیدا می‌کند. ( منبع :ویکی پدیا )

مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار، اين قفس را
برشکن و زير و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمه آزادي نوع بشر سرا
وز نفسي عرصه اين خاک توده را
پر شرر کن، پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صياد
آشيانم داده بر باد
اي خدا، اي فلک، اي طبيعت
شام تاريک ما را سحر کن

نو بهار است، گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
اين قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فکن در قفس اي آه آتشين
دست طبيعت گل عمر مرا مچين
جانب عاشق نگه اي تازه گل از اين
بيشتر کن، بيشتر کن، بيشتر کن
مرغ بي دل ، شرح هجران
مختصر مختصر کن

ویرایش توسط deltang : 02-16-2010 در ساعت 07:27 PM دلیل: وجود لینک بر روی برخی کلمات
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید