
02-17-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حرف ( ح )
حرف ( ح )
حاجی حاجی را به مکه بیند:
دادن وعده دور و دراز،شاید دو باره همدیگر را دیدیم.
حاجی مرد و شتر خلاص:
از درد سر واذیت و آزار رهایی یافت، رنج وزحمت پایان پذیرفت.
حالا که تالان تالان است ( صد تومان زیر پالان است ):
همانند: آب که از سر گذشت چه یک نی چه صد نی.
حرف راست را باید از بچه شنید:
باطن بی غل غش کودک نظیر بزرگترها نیست
هرچه بداند بر زبان می آورد.
حرف صدتا یک غاز زدن:
سخنان بی ارزشی بر زبان آوردن،حرف مفت زدن.
حرف مردیکی است:حرف مرد اعتبار اوست،مرد روی حرف خود میایستد.
حرفهایت مفت کفشهایت جفت:
با کسی که یاوه گویی میکند کاری ندارم بفرما برو.
حسابش با کرم الکاتبین است:
از او توقع خوش حسابی نداشته باش ،آدم بی بند و باری است.
حصیر است و محمد نصیر:
آهی در بساط ندارد،یکه یالقوزو بی جا و مکان است.
حق آب و گل داشتن: حق ریشه داشتن،حقوق زحمات وصدمات گذشته.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|