نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 02-17-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض بابام سیرش را کوبیده/بدان سختی که تو دیدی نیست

بابام سیرش را کوبیده


روایت اول:

کودکی چون دید اهل سفره از مزه آش بسیار تعریف میکنند، مغرورانه باد به غبغب افکند که: «سیرش را بابام کوبیده است!»

[کتاب کوچه ، ج4، ص62]

روایت دوم:


دختری در آشی پخته برای خود سهمی میخواسته است. و دلیلش این که پدر او سیرداغ آش را کوبیده است.


[امثال و حکم دهخدا، ج1، ص344]


بدان سختی که تو دیدی نیست


مولانا قطب الدین به راهی میگذشت. شیخ سعدی را دید که بر شاشه کرده و ک/ی/ر بر دیوار میکشد تا استبرا کند
گفت:ای شیخ چرا دیوار مردم سوراخ میکنی؟
گفت:قطب الدین ایمن باش بدان سختی نیست که تو دیده ای



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید