نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 02-17-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض تا ابله در جهان هست مفلس در نمی ماند/جا تر است، بچه نیست



تا ابله در جهان هست مفلس در نمی ماند



کلاغی روی شاخه درختی نشسته و قالب پنیری در منقار داشت. روباهی رسید و او را دید. به خیالش افتاد که حیله ای به کار برد و قالب پیر را در رباید. پیش رفت و سلامی غرا کرد و با آهنگی ادب آمیز گفت: «خدا مرحوم پدر بزرگوارتان را رحمت کند، چه آواز خوبی داشت، چقدر من محظوظ میشدم وقتی چشمها را بر روی هم میگذاشت و با لحنی خوشتر از آهنگ هزار دستان زمزمه میفرمود؛ ولی چه جای غم و تاسف است اگر شما هم نمونه ای از مهمان نوازی پدر بزرگوار خود را بروز دهید و یک دم آواز خوش و دلکش خویش را محضوظ بفرمایید.»
کلاغ احمق از سخنان تملق آمیز و فریبنده روباه حیله گر فریفته شد و چشمها را بست و منقار را باز کرد تا درمی برای او آواز بخواند که ناگاه قالب پنیر از منقارش افتاد. روباه آنرا به تندی در ربود گفت: «ببخشید، مقصودم شنیدن آواز نبود بلکه میخواستم بدانید تا ابله در جهان هست، مفلس در نمی ماند.» [داستان های امثال امینی، ص99]

جا تر است، بچه نیست

مهمانی چند شب به خاطر سرمای بیرون اتاق، بول خود را در قنداقه شیرخواره میزبان میریخت. شبی زن میزبان، برای تعیین بول کننده که کودک است یا مهمان از کنار همسر برخواست و در بستر طفل خفت. چون غیری ندید به جای خود برگشت بستر خود را آغشته به نجاست دید!»

[قند و نمک، ص260]

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید