به تو می اندیشم
ای سراپا همه خوبی،
تک وتنها به تو می اندیشم.
همه وقت
همه جا
من به هر حل که باشم به تو می اندیشم.
تو بدان این را،تنها تو بدان!
تو بیا
تو بمان با من،تنها تو بمان!
ّّۀ
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو،به جای همه گل ها تو بخند.
اینک این من که به پای تو در افتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز،
توبگیر ،
تو ببند!
تو بخواه
پاسخ چلچله ها را،تو بگو!
قصه ابر هوا را تو بخوان!
تو بمان ،تنها تو بمان!
دردل ساغر هستی توبجوش!
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است،
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!
__________________
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
|