
02-24-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
با همه ی بی سرو سامانی ام
با به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه توفانی ام
دل خوش گرمایِ کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی ست که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه یِ یک صحبت طولانی ام
ها به کجا می کِشی ام خوب من؟
ها... نکشانی به پشیمانی ام!
( بهمنی)
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|