من برای بوی گندم
من برای خاک نمناک نم بارون
برای کوجه خیابون
برای باور راستی
عشقی که از من میخواستی
عشق خوب بی کم وکاستی
گریه کردم گریه کردم
من برای عشق وعادت
برای مرگ شهامت
برای اون دو تا چشمهات
برای دستهای زیبات
تو رو خواستم ونداشتم
اما تو من رو ندیدی تو صدامو نشنیدی
__________________
زندگي با صدا شروع ميشه بي صدا تموم ميشه، عشق با ترس شروع ميشه با شك تموم ميشه، دوستي هر جايي ميتونه شروع بشه اما هيچ جا تموم ميشه.
|