موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 02-25-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یه لحظه هم نمیتونم باور کنم نباشی...من حاضرم بمیرم و فقط تو زنده باشی...
وقتی که هستی٬هستی ام تموم خاک دنیاست...شاهد عشق پاک ما اشکی کنار دریاست...
روزگارم نمیتونه دیگه تو رو از من بگیره...آخه اونم میدونه که نفشم به نفس تو گیره...
آره کاره دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته...بیا با هم نذار این رویای دریا بمیره...
روزگارم نمیتونه دیگه تو رو از من بگیره...آخه اونم میدونه که نفشم به نفس تو گیره...
آره کاره دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته...بیا با هم نذار این رویای دریا بمیره...
یه لحظه هم سخته که٬بودنت رو حس نکردن...یه حسیه٬شبیه حس سرد و تلخ مردن...
نمیتونم...نمیذارم...نمیخوام... نمیشه...تموم لحظه هامون رو به خطره سپردن...
یه ثانیش...یه عمره...فکر کنم...که دیگه نیستی...آهای جدایی...نمیذارم پیش روم بایستی...
من از خدا میخوام...که عشقمو واسم بذاره...تو هم بدون...دیگه برام...یه عشق ساده نیستی...
روزگارم نمیتونه دیگه تو رو از من بگیره...آخه اونم میدونه که نفشم به نفس تو گیره...
آره کاره دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته...بیا با هم نذار این رویای دریا بمیره...
روزگارم نمیتونه دیگه تو رو از من بگیره...آخه اونم میدونه که نفشم به نفس تو گیره...
آره کاره دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته...بیا با هم نذار این رویای دریا بمیره...

__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید