نمایش پست تنها
  #605  
قدیمی 02-26-2010
saniz آواتار ها
saniz saniz آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 103
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

صبورم اما...
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم...
من صبورم اما...
چقدر با همه ی عاشقیم محزونم!
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم .... . . .

من صبورم اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
،و چراغی که تو را
از شب متروک دلم دور کند ، می ترسم...

من صبورم اما
!... آه . . . این بغض گران صبر نمی داند چیست ؟
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید