پروانه قاسمی:
کوچ پروانه ها>
تو بودی غزلهای حیرانیم
ببین بی تو روحی بیابانیم
چه می شد اگر باز چشم تو بود
هم اواز چشمان بارانیم
دوباره نگاهت مرا می سرود
در اغاز فصل پریشانیم
و می شد که خورشید باریده بود
به دست سپاه زمستانیم
پر از کوچ پروانه ها شد هوا
دریغا که من باز زندانیم.
|