
02-27-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تو اولین و آخرینی ...
تو اولین و آخرینی ...
خسته ام از نوشتن کلام عشق ...
خسته ام از عشق نوشتن ...
اگر نیز گهگاهی می نویسم به خاطر وجود تو است نازنینم ...
اگر عشق برایم ذره ای معنا دارد و اگر ذره ای از احساس آن در وجودم
باقی مانده است به خاطر وجود تو است ای بهترینم ...
تو نباشی همان یک ذره عشق نیز در وجودم نخواهد بود !
دیگر عشق برایم هیچ معنایی نخواهد داشت ...
اگر مینویسم از عشق ، بدان که تنها از تو و از عشق تو می نویسم ...
مینویسم که تو بهترینی ... مینویسم که تو لایق ترینی ...
مینویسم تا بخوانی و به خودت افتخار کنی ...
افتخار کنی که مانند تو کسی نیست ...
مثل تو کسی عاشق نیست ، به پاکی و نجابت تو کسی در این دنیا پیدا نخواهد شد ...
تو پاکترینی ، تو بهترینی ای نازنینم ...
تا زمانی که تو برای من باشی ، عشق من باشی خواهم نوشت ... اگر هم نباشی باز می نویسم ...
تمام این احساسات عاشقانه که در این دفتر عشق میخوانی
برای تو و به خاطر وجود تو هست ...
اگر اینهمه احساسات زیبا در وجود من است ، به خاطر تو هست و
همه آنها را مدیون تو هستم عزیزم ...
میدانم که بعد از تو دیگر تنهایم و عشقی را نخواهم یافت زیرا عشق ... عزیزم تو را خیلی دوست میدارم ....
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|