
03-02-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گلهای بیرحم
گلهای بیرحم
آه از این گل سرخ!
در لحظه دیدار با دست نازنینی چیده شده،دل یار وفاداری بنمایندگی خودش بر گزیده است،او را ازشاخه دعوت کرده اند که ترجمان خاطره ای پایدار با شد.
از جوار قلب تپیدهای بیرون امده و بسینه سوزانی نزدیک شده است.
این گل ترجمه گنگ خاطره ی عزیزی است،
تا این خاطره برقرار است نمیدانم چرا
باید این گل پژمرده شود؟
دلبری را دور زمانه ازدست مصیبت زده ای میگیرد.
چند روز اول قطره های گرم اشک زایری، مزار او راشستشو می دهد و بر رطوبت خاکی که انچنان بیرحمانه بر پیکر نازنین وی ریخته شده است میفزاید.
کم کم این قطره های سرشت گرم کم می شوند .
تابش آفتاب اخرین رطوبت انها را از خاک میگیرد.
روزیکه برگهای خزانی میایند روی مزاراو را فرش کنندو بر منظره این آخرین ارامگاه رفتگان طراوتی ناپایداربیفزایند،قامت سیه پوشی هنگامیکه می خواهد جامه سیاه را از تن بکند و سوگ خویش را در دل خود مدفون کند،این برگهای خزانی را از روی ان خاک پس می زند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|