با دستی که روش داغِ سیگاره،
می نویسم: راه ادامه داره...
می نویسم: عشق زیرِ رگباره،
اما می تپه نبض ستاره...
بذار رو جنگل تبر بباره،
بذار قیچی شه اوجِ فواره،
کی می گه که این آخره کاره؟
ترانه تو این خونه بیداره...
شکنجه م کن و کتکم بزن!
رؤياهام تموم نمی شن با من!
بازم یه نفر فریاد می زنه!
بازم یه نفر قرق می شکنه!
با تنی که از دشنه گلگونه،
می نویسم تا عالم بدونه!
بدونه فصل فانوس کُشونه،
زیر پاهامون دریای خونه...
اگه دنیامون شکلِ زندونه،
اگه ترسی تو چشما پنهونه،
آخر آزادی آواز می خونه!
آخر تاریکی می ره از خونه...
شکنجه م کن و کتکم بزن!
رؤياهام تموم نمی شن با من!
بازم یه نفر فریاد می زنه!
بازم یه نفر قرق می شکنه!