نمایش پست تنها
  #449  
قدیمی 03-02-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چیزی مگو که گنج نهانی خریده‌ام
جان داده‌ام ولیک جهانی خریده‌ام

رویم چو زرگر است از او این سخن شنو
دادم قراضه زر و کانی خریده‌ام

از چشم ترک دوست چه تیری که خورده‌ام
وز طاق ابروش چه کمانی خریده‌ام

با خلق بسته بسته بگویم من این حدیث
با کس نگویم این ز فلانی خریده‌ام

هر چند بی‌زبان شده بودم چو ماهیی
دیدم شکرلبی و زبانی خریده‌ام

ناگاه چون درخت برستم میان باغ
زان باغ بی‌نشانه نشانی خریده‌ام

گفتم میان باغ خود آن را میانه نیست
لیک از میان نیست میانی خریده‌ام
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از آريانا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید