
03-04-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شیطان و هنگام تولد پیامبر (صلى الله علیه و آله)
شیطان و هنگام تولد پیامبر (صلى الله علیه و آله)
هنگام تولد پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) ابلیس در میان فرزندان خود فریاد كشید كه همه نزد آن آمدند و پرسیدند چرا بى تاب و نگران شدهاى؟
ابلیس در پاسخ گفت: واى بر شما امشب چهره آسمان و زمین دگرگون شده، و موضوع عظیمى براى من رخ داده كه از زمان عروج عیسى به آسمان تاكنون برایم رخ نداده است، بروید به جستجو بپردازید چه اتفاقى افتاده است؟!
همه آنها در سراسر زمین متفرق شدند و به جستجو پرداختند و سپس نزد ابلیس آمدند و گفتند: چیز تازهاى رخ نداده است.
ابلیس گفت: من خودم به جستجو مىپردازم و جریان را كشف مىكنم، پس به روى زمین آمد و همه جا را گشت و تا این كه به سرزمین مكه رسید؛ دید سراسر حرم مكه پر از فرشتگان است خواست وارد حرم گردد فرشتگان بر او فریاد زدند. از نهیب فرشتگان به عقب بازگشت، سپس به صورت گنجشگى شد و از جانب كوه حراء(كه در یك فرسخى مكه بود) داخل حرم شد، ناگهان جبرئیل بر او فریاد زد: برگرد خدایت تو را لعنت كند!
ابلیس گفت: یك سوالى دارم بگو امشب در زمین چه اتفاقى رخ داده است؟
جبرئیل فرمود: محمد(صلى الله علیه و آله) متولد شده است .
ابلیس گفت: آیا مرا در او بهرهاى است؟
جبرئیل فرمود: خیر
ابلیس گفت: آیا در امت او بهرهاى است؟
جبرئیل فرمود: آرى
ابلیس گفت: به همین اندازه راضى و خشنودم.
برگرفته از منتهى الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 18.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|