
03-05-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقت گل دادن تنهایی من ......
وقت گل دادن تنهایی من ......
وقت گل دادن تنهایی من،
نفس ثانیه ها آشناست
ـــــ و در این فکر مشوش ــــ
واژه ها افتاده در گرداب سکوت
و در این حس غریب سمت تاثیر شما
میوه ی معنا پوسید .
☺
وقت گل دادن تنهایی من ،
یک نوا می آید
و آن نغمه ی سکوت است با لحن حزین من
ــــ در نغمه ی پرداد سکوت ـــ
نهفته است بر همه
عشق ، تنفر ، غم ، ناله
و فقط باز است درب آوازش،
بر روح سرگردان من
☺
وقت گل دادن تنهایی من ،
سمت ابری نگاهم به کجاست ؟
بارش ابر نگاهم به دشت گونه ها شرح چیست ؟
و چه کس است که بداند معنی فریادم را ؟
ــــ اگر رفتی به فراسوی سکوت ـــ
فریاد کن جواب این سکوت را
☺
وقت گل دادن تنهایی من ،
وقتی که ترانه های دیوار به رقصم آرند
مرگ اندیشه ام از درب سکوت می آید
و چنین است که باور دارم
سنگینی فریاد سکوت
بار هزاران سال است .
و در این گیرودار من با من
گویم : همچو شمع سوخته ام در دل غروب
گو که یارم کو ؟ محفلم بی نور است .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|