نمایش پست تنها
  #216  
قدیمی 03-09-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


موجود زنده از ديدگاههاي متفاوت

سيد ياسين قريشي

----------------------------------------------

پزشك:مريضي كه حالا حالا ها پول ويزيت داشته باشد.

سوپر ماركت: مشتري سوپر‌كه با وجود خوردن مواد خوراكي تاريخ مصرف گذشته‌هنوز به آنجا مراجعه نمايد .

نانوايي :نانخوري كه‌براي رزرو‌نان سفره در نوبت گذاشته باشد.

آرايشگر :كسي كه رشد موي سرش بيش از ديگران باشد .

معلم :دانش آموزي كه بگويد از درس حالي نشدم بي زحمت آن را تكرار كن .

رانندهء تاكسي: مسافري كه بگويد باقيماندهء پولم را بده .

دانش آموز : معلمي كه درس جلسهء قبل را از او بپرسد.

مستاءجر :صاحبخانه اي كه قبل از وقت مقرر اجاره از او طلب نمايد .

زن : شوهري كه با وجود او چشمش به دنبال زنان ديگر باشد .

مرد :زني كه براي خرجو مخارج خانواده از او پول بخواد.

قصاب : مشتريي كه تقاضاي گوشت بدون استخوان نمايد.

كارمند :رئيسي كه بگويد اضافه كار را در برابر كار اضافي مي دهم .

موتور سوار: كسي كه د‌رخيابان موتور سواري اورا روي يك چرخ نظاره گر باشد.

گدا : خيري كه اورا دو باره بشناسد وبگويد مگر من چند وقت پيش بهت كمك نكردم؟

كانديداي نمايندگي :شهروندي كه بتواند راءي يك عشيره را برايش جمع آوري نمايد .

دختر دم بخت :پسري كه به او متلك بگويد .

پسر دم بخت : دختري كه در اولين ملاقات بگويد بفرست خواستگاريم .

پير زن : كسي كه شنوندهء خوبي براي حرفهايش باشد .

پير مرد :پيرزني حرفه اي و انتحاري كه تاكنون چند شوهر را به دست عزرائيل سپرده باشد .

كار فرما:كارگري كه هنوز عرقش‌خشك نشده حقش را مطالبه نمايد .

مترجم : خواننده اي كه بپرسد اين واژه را چگونه معادل سازي كردي ؟

سخنران : شنونده اي كه به صورت شرطي برايش كف محكم و مرتب نزند .


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید