
03-11-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در به در هميشگي
كولي صد ساله منم
خاك تمام جاده هاست
جامه ی كهنه تنم
هزار راه رفته ام
هزار زخم خورده ام
تا تو مرا زنده كني
هزار بار مرده ام
شب از سرم گذشته بود
در شب من شعله زدي
براي تطهير تنم
صاعقه وار آمده اي
قلندرم قلندرم
گمشده ی در به درم
فرو تر از خاك زمين
از آسمان فراترم
قلندرانه سوختم
لب از گلايه دوختم
برهنگي خريدمو
خر قه ی تن فروختم
هوا شدي نفس شدم
تيشه زدي ريشه شدم
آب شدي عطش شدم
سنگ زدي شيشه شدم
قلندرم قلندرم
گم شده ی در به درم
فروتر از خاک زمین
از آسمان فراترم
تهی زقهر و کین شدم
برهنه چون زمین شدم
مرا تو خواستي اينچنين
ببين كه اينچنين شدم
سپرده ام تن به زمين
خون به رگ زمان شدم
سایه صفت در پی تو
راهی لامکان شدم
هیچ شدم تا که شوم
سایه ی تو وقت سفر
مرا به خویشتن بخوان
به باغ آیینه ببر
قلندرم قلندرم ...
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|