
03-12-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ای مسافر،ای جدانا شدنی گامت را آرامتر بردار،از برم آرامتر بگذر تا به کام دل ببینمت، بگذار از اشک سرخ،گذرگاهت را چراغان کنم آه که نمیدانی سفرت روح مرا به دو نیم میکند و شگفتا که زیستن با نیمی از روح، تن را میفرساید. بگذار بدرقه کنم واپسین لبخندت را و آخرین نگاه فریبندهات را، مسافر من ،آنگاه که میروی کمی هم واپس نگر باش با من سخنی بگو مگذار یکباره از پا درافتم فراق صاعقه وار را بر نمیتابم جدایی را لحظه لحظه به من بیاموز آرام تر بگذر،تو هرگز مشایعت کننده نبودی تا بدانی وداع چه صعب است، وداع توفان میآفریند اگر فریاد رعد را در توفان نمیشنوی، باران هنگام طوفان را که میبینی آری باران اشک بی طاقتم را که مینگری، من چه کنم تو پرواز میکنی و من پایم به زمین بسته است ،ای پرنده، دست خدا به همراهت، اما نمیدانی که بی تو به جای خون، اشک در رگهایم جاریست، از خود تهی شده ام نمی دانم تا بازگردی مرا خواهی دید!؟
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|