نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 03-13-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سال ۱۹۷۴
آلبوم Sabbath Bloody Sabbath منتشر شد. اين آلبوم شامل آهنگهايی بود که آزی برای آنها هم شعر و هم موسيقی ساخته بود. Geezer در اين آلبوم ٪۹۵ اشعار را نوشت و آزی تمام آهنگها را خواند. در ماه فوريه آنها در جدول موسيقی انگلستان به درجه چهارمی صعود کردند و در امريکا به درجه يازدهمی بسنده نمودند. ظرف سال مورد بحث آنها حدود يک ميليون نسخه از اين آلبوم را به فروش رسانيدند.

سال ۱۹۷۵
يکبار ديگر مدير گروه آنها را ترک گفت. آنها خيلی سعی کردند تا بدون مدير کار خود را پيش ببرند. گروه Black Sabbath ديگر مديری نداشت! آلبوم Sabotage توليد شد. اين آلبوم شامل آهنگی به نام The Writ بود که بيانگر احساسات آنان بر عليه مدير قبليشان می‌بود. آلبوم مذکور در جدول موسيقی انگلستان شماره ۷ و در جدول موسيقی امريکا شماره ۲۸ را از آن خود نمود. در همين سال اولين پسر آزی بدنيا آمد. او نامش را Louis Jon گذاشت.
سال ۱۹۷۶
با تمام مشکلاتی که مدير سابق برای آنها و اجرای برنامه‌های آنها بوجود آورد، آزی تصميم گرفت تا چند روزی را به مرخصی برود. او در خانه ماند تا بتواند ذهن خود را متمرکز آينده سازد و گروه را از بحران خارج سازد. در ماه آوريل بهترين‌های خودشان را تحت آلبومی با نام We Sold Our Souls for Rock and Roll منتشر ساختند که در جدول موسيقی انگلستان رتبه ۳۵ و در جدول موسيقی امريکا رتبه ۴۸ را کسب کردند

. واقعاْ ضعف در آنها موج می‌زد تا اينکه تصميم به استخدام مدير جديدی گرفتند چون آنها حقيقتاْ قادر به اداره امورات گروه نبودند. آن مدير کسی نبود جز Don Arden. اين راهی بود تا آزی آزبورن با Sharon Arden (که اکنون او را با نام Sharon Osbourne می‌شناسيم) آشنا شود. دان پدر شارون می‌باشد. در اواخر سال ۷۶ آلبوم Technical Ecstasy عرضه شد که در جدول موسيقی انگلستان رتبه ۱۳ و در امريکا به رتبه ۵۱ بسنده نمود.
سال ۱۹۷۷
آزی سال ناموفقی را در طول زندگيش پشت‌سر گذاشت. او ديگر از دست کارهای تونی که احساس می‌کرد با يکديگر هماهنگ نيستند به ستوه آمد. در اين سال نيز پدرش را از دست داد که باعث تشديد ناراحتيهايش شد و اينگونه بود که دچار شکستهای عاطفی گرديد. به همين دليل به استعمال بی‌رويه الکل روی آورد. به نظر می‌رسيد که او ديگر در گروه کارائی ندارد و پيرو آن نمی‌توانست از دست دادن پدرش را قبول کند و واقعاْ تحمل اين اتفاق را نداشت پس اعلام کرد که از گروه خارج خواهد شد.

سال ۱۹۷۸
بعد از تصميم آزی مبنی بر خارج شدنش از گروه، اعضا اقدام به بکارگيری خواننده‌ای جديد با نام Dave Walker نمودند. او با صدای جالبش شيوه جديدی را وارد گروه کرده بود و کارش نسبتاْ رضايت‌بخش بود. آزی آزبورن اعتماد به نفس خود را بدست آورد و دوباره روی پاهای خود ايستاد و مجدداْ به گروه ملحق شد. تمام برنامه‌ريزی‌ها برای توليد يک آلبوم جديد ديگر شده بود.


اما توسط واکر نابود شد چون آزی نمی‌خواست با وجود وی بازهم بخواند. به‌هر‌حال او متقاعد شد تا در گروه همکاری نمايد و در نهايت آلبوم بعديشان با حضور آزی و با نام Never Say Die منتشر شد. آزی آهنگی را با نام Junior’s Eyes ساخت و آنرا تقديم به پدر مرحومش نمود که همانند خداحافظی با از دست رفته‌اش بود. آزی بر حسب عادت الکل مصرف می‌نمود، ‌ديگر در اين روزها به مواد مخدر هم پناه آورده بود. مصرف بيش از اندازه الکل و مواد مخدر منجر به اخراج وی از Black Sabbath گرديد. در همين موقع بود که Ronnie James Dio جايگزين او گشت. آزی از اين دوران به بدی ياد می‌کند.
سال ۱۹۷۹
آزبورن حدود ۶ ماه بعد از جدائی از گروه را در هتل گذراند ولی آنجا هم مصرف الکل و مواد مخدر را متوقف ننمود تا اينکه بالاخره شارون آردن (دختر دان آردن) نتوانست وضعيت نامناسب آزی را تحمل کند و به کمک او شتافت. شارون توانست او را دوباره به دنيای موسيقی باز گرداند. ديگر آزی قادر بود تا بروی پاهای خود بايستد.


سال ۱۹۸۰

Don Arden دان آردن اصرار داشت که با کمک آزی گروه جديدی را تاسيس نمايد و بالاخره اين کار عملی شد. آنها نام گروه را Law نهادند و بعداْ نامش را به Blizzard of Ozz تغيير دادند. اعضای اين گروه به غير از آزی عبارتند از: Randy Rhoads، Bob Daisly و Lee Kerslake. آزی هفته‌ها برای انعقاد قرارداد با کمپانی CBS تلاش نمود تا بالاخره قرارداد ۶۵۰۰۰ دلاری برای اولين آلبومش بسته شد.

شرکت CBS زياد علاقمند به همکاری با آزی نبود چون اعتقاد داشتند که هنرمندان بهتری در ليست انتخابی وجود دارند. آزی درخواست گفتگو با سران اين شرکت را نمود. شارون دوست داشت تا حضور آزی در جلسه شگفت‌انگيز جلوه کند پس پيشنهاد داد قبل از ورود آزی به جلسه ۳ غوی سفيد را در فضای اتاق رها کنند که مورد قبول واقع شد.

آزی طبق معمول کمی بيش از حد الکل استفاده کرده بود و وقتی خود را در ميان روسای شرکت ديد يکی از غوها را گرفت و بروی پاهای دختری نشست و با بی‌رحمی تمام سر حيوان را از تنش جدا نمود. اجازه دهيد گفته شود که همه حضار واقعاْ‌ شکه شده بودند. در روی صحنه کارهايی انجام می‌داد که کسی انتظار ديدن آنرا نداشت. وقتيکه شارون اين صحنه‌ها را می‌ديد آنقدر خنديد که شلوار خود را خيس کرد! براساس گفته خود شارون “اون خيسی فقط يه کم بود.” آزی را بسرعت از جلسه خارج نمودند و در بين راه بسمت بيرون سر دومين غو را هم از بدنش جدا نمود.


مطبوعات از کارها و حرکات آزی به خشم آمدند و او را ديوانه لقب دادند. جامعه امريکا بزودی اجراهايش را در تمام ايالاتش تحريم نمود. حالا تصور کنيد که همه اين اتفاقات قبل از اينکه اولين آلبوم انفرادی آزبورن به بازار عرضه شود، اتفاق افتد. حتی آزی از برگشتن به ساختمان CBS هم محروم شده بود ولی آنها تصميم گرفتند تا آلبوم آزی را توليد کنند. آلبوم، Blizzard of Ozz نام گرفت و شماره ۷ انگلستان و ۲۱ امريکا گرديد. اين آلبوم مفتخر به گرفتن ۴ جايزه مختلف و حتی پلاتينيوم هم شد.
سال ۱۹۸۱
شروع اين سال با جدائی آزی از همسرش تلما رقم خورد. دومين آلبوم سولوی آزی با نام Diary of a Madman منتشر شد که در جدول موسيقی انگلستان شماره ۱۴ و در جدول موسيقی امريکا شماره ۱۶ را به خود اختصاص داد. چند هفته بعد از انتشار آلبوم مذکور Kerslake و Daisly بدليل مشکلات مالی تصميم به خارج شدن از گروه را گرفتند که سريعاً Tommy Aldridge و Rudy Sarzo جايگزين آنان گرديدند. در آن سالها ديگر کنسرتهای آزی با استقبال خوبی مواجه می‌شد و در پايان هرکدام از اجراها، او يک تکه گوشت را به طرف تماشاچيان پرتاب می‌نمود که اين گوشت‌ها را از پس‌مانده گوشت قصابيها تهيه می‌کرد و بعد تماشاچيان گوشت را به طرف خود آزی پرتاب می‌کردند! آزی در مصاحبه‌ اخيرش به اين نکات اشاره نموده است.


سال ۱۹۸۲
در ۲۰ ژانويه در کنسرتی در Des Moines يکی از تماشاچيان خفاشی را به سمت آزبورن پرتاب نمود که بر اثر برخورد خفاش با يکی از چراغهای صحنه گيج شد و بروی زمين افتاد و بی‌حرکت ماند. آزی در آن لحظه تصور کرد که آن عروسکی پلاستيکی است. (البته اين کار آزی بعلت زياده‌روی در مصرف الکل بود وگرنه هرکسی فرق آن خفاش را از يک عروسک پلاستيکی تشخيص می‌داد!)

آزی آن خفاش را برداشت و گردنش را گاز گرفت و فشار داد تا سر خفاش کنده شد. خفاش در آن لحظه در حال جان دادن پرهايش را به هم می‌زد و صحنه وحشتناکی بوجود آمد. آزی تازه آن موقع متوجه شد که اين عروسک نبوده و حيوانی واقعی بوده است. بعد از اتمام کنسرت خود را با دست‌پا‌چگی به بيمارستان رساند چون فکر می‌کرد بيماری هاری گرفته! آزی از اين ماجرا به اين شکل ياد می‌کند: “اين يکی از بدترين رويدادها و تجربه‌های

من در طول زندگيم است.” در فوريه همان سال برای ديدن Alamo (يک زيارتگاه محلی در شهر تگزاس) به تگزاس رفت. آزی در اتاق هتل بر اثر استفاده بيش از اندازه الکل کنترل خود را از دست داد و تصميم گرفت تا همانند خانمها لباس بپوشد.

بعد از اينکه لباسها را پوشيد بيرون رفت و چند تا عکس فوری انداخت. طی مدتی که عکسها در حال ظاهر شدن بودند فکر آزی به کار افتاد. او فکر کرد که بايد از يکنواختی خارج شود و تنوعی ايجاد کند. در همين اثنا اعضای گروه بشکل عجيبی تعويض می‌شدند: Lindsey Bridgewate بعنوان نوازنده کيبور بکار گرفته شد.

بسرعت Don Airey جايگزين وی گشت. طولی نيانجاميد تا دوباره Lindsey Bridgewate به گروه برگشت. ۱۹ مارس سال ۱۹۸۲ غمنگيزترين روز زندگی آزی آزبورن محسوب می‌شود. Randy Rhoads بر اثر سانحه دلخراش سقوط هواپيمايش از دنيا رفت. اتفاقی که برای آزی واقعاْ تکان دهنده بود. خلبان هواپيما، قبلاْ راننده اتوبوسی بود که جواز پرواز با هواپيما را داشت.
وی تصميم به پرواز گرفت هنگاميکه بعضی از مسافرانش در کف اتوبوس مشغول استراحت بودند. متاسفته Randy جزو مسافرانی نبود که احتياج به استراحت داشته باشد. آزی در اتوبوس به خواب عميقی فرو رفته بود. هواپيما موقع فرود آمدن بروی زمين با اتوبوس اصابت کرد که در آن لحظه مسافرينی که در اتوبوس در حال استراحت بودند با صدای مهيبی از جا برخاستند و بشکل فجيعی هواپيما دچار صدمه شد ولی به کسانيکه داخل اتوبوس بودند لطمه‌ای وارد نشد. خيلی از آنها متحير مانده بودند اما آزی بسرعت به سمت هواپيمای آتش گرفته دويد تا Randy را نجات دهد.

او هنوز نفس می‌کشيد. آزی او را از ميان آتش بيرون کشيد ولی متاسفانه در راه رسيدن به بيمارستان و در آمبولانس فوت کرد. مرگ Randy Rhoads اتفاق عظيمی در تاريخ موسيقی محسوب می‌شود چرا که او منبع الهامی برای تعداد زيادی از هنرمندان در زمينه موسيقی محسوب می‌شد.
Troy Stetina تروی استتينا بزرگ مدرس گيتار الکتريک، از او بعنوان اصلی‌ترين استادش ياد می‌کند.

مترجم:حمید ملاهادی
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید