موضوع: رساله هلویی
نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 03-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض رساله هلویی

رساله هلویی

قسمت پنجم: ادامه موضوع نجاسات (3)



حکم خون انسان و حیوان خون انسان و حیوانی که خون جهنده دارد نجس است، بنابراین خون پشه و ماهی که خون جهنده ندارند پاک است. خون در تخم‏ مرغخونی که گاهی درون تخم مرغ دیده می‏شود نجس نیست ولی بنابر احتیاط واجب نباید آن را خورد. (این مسأله اختلافی است؛ دقت شود!)1خون لثه گاهی از لثه‏های ما خون بیرون می‏آید که در این صورت اگر به قدری کم باشد که وقتی با آب دهانمان مخلوط شود در آن حل شود و از بین برود پاک است و فرو بردن آب دهان در این صورت اشکال ندارد.
خونی که در ظرف غذا افتد اگر موقع جوشیدن غذا ذره‏ای خون در آن بیفتد تمام غذا و ظرف آن نجس می‏شود و جوشیدن و حرارت، پاک کننده نیست.
نگهداری سگ و خوک در منزل تمام بدن سگ و خوکی که در خشکی زندگی می‏کنند نجس است. بنابراین کسانی که در منزل خود، سگ نگهداری می‏کنند باید بدانند که:
اولاً: رطوبت سگ هر چند آب دهانش باشد نجس است.
ثانیا: اگر دست خیس یا هر چیز خیس به بدن سگ بخورد نجس می‏شود. همچنین اگر بدن سگ خیس باشد به هر جا که برخورد کند آنجا نجس می‏شود.
پی‏نوشت‏ها - آیت‏الله خامنه‏ای: خون در تخم مرغ پاک است ولی خوردنش حرام است.
- آیت‏الله مکارم: نجس و خوردن آن حرام است.
- آیت‏الله بهجت: اگر خون در زرده باشد سفیده پاک است و اگر در سفید باشد زرده پاک است.


سوالات این قسمت:
1) خون کدامیک از گزینه‏های زیر پاک است؟

الف) ماهی
ب) گاو
ج) گنجشک
د) انسان
2- حکم خون داخل تخم مرغ چیست؟

الف) خون و تخم مرغ پاک ولی خوردنش حرام است.
ب) بنابر احتیاط واجب نباید آن را خورد.
ج) بستگی دارد که در سفیده باشد یا زرده.
د) حکم مراجع، مختلف است.
3- سگ خانگی با سگ گله...

الف) چون از آن استفاده می‏شود پاک است.
ب) بدنش پاک ولی رطوبت‏های آن نجس است.
ج) رطوبت‏های آن پاک ولی بدنش نجس است.
د) تمام بدن و رطوبت‏های آن نجس است.
گروه دین و اندیشه حسین عسگری
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید