موضوع: رساله هلویی
نمایش پست تنها
  #13  
قدیمی 03-14-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض رساله؛ هلو برو تو گلو!

رساله؛ هلو برو تو گلو!





اشاره
تعجب نکنید از عنوان. چون آنقدر کار را برای شما راحت کرده ایم که با خواندن چند پاراگرافِ شسته رُفته، یک حاج آقای تمام عیار برای خودتان خواهید شد. قصد ما در این مجموعه‌ی هلویی، ارائه احکام بصورت خلاصه و به سبکی جدید است.
امیدواریم بخوانید و لذت ببرید و عمل کنید و بروید بهشت.


قسمت دوم: بقیه احکام تقلید


شرایط مرجع تقلید
1- مرد باشد 2- زنده باشد 3- عادل باشد 4- شیعه دوازده امامی باشد.


5- بنابر احتیاط واجب در فهمیدن حکم خدا از بقیه استادتر باشد و بعضی شرایط دیگر.

راه‏های به دست آوردن
دستورات مرجع تقلید

از چند راه می‏توانیم احکام مرجع تقلید را به دست آوریم:


الف - می‏توانیم از خود مرجع تقلید سوال کرده و بشنویم.

ب- می‏توانیم از دو نفر عادل بشنویم.

ج- از کسی که مورد اطمینان و راستگوست و به او اعتماد داریم بشنویم.

د- در رساله مرجع تقلید ببینیم.



یادگیری احکام
مسائلی را که غالباً به آنها احتیاج داریم، واجب است یاد بگیریم.

تقلید باطل
در اصول دین تقلید جایز نیست و هر مسلمانی باید با دلیل و برهان یا با مراجعه به

فطرت و وجدان خویش به وجود خدا یقین پیدا کند.


برای این کار می‏توانیم با مطالعه کتاب‏های عقاید و پرسیدن از کسانی که اطلاعات

کافی دارند به حقیقت برسیم.


سوالات این قسمت:
1- کدامیک از موارد زیر از راه‏های به دست آوردن دستورات مرجع تقلید نیست؟
الف) پرسیدن از پدر و مادر و یا یکی از دوستان خودمان.
ب) پرسیدن از دفتر مرجع تقلید از راه تماس تلفنی.
ج) شنیدن از علما در تلویزیون یا رادیو.
د) ب و ج.


2- در کدام مورد از گزینه‏های زیر نباید تقلید کنیم؟
الف) نماز و روزه
ب) خمس و زکات
ج) اصول دین
د) غسل و وضو


3- کدام گزینه از شرایط مرجع تقلید است؟
الف) مرد بودن.
ب) زنده بودن.
ج) شیعه 12امامی بودن.
د) همه موارد


تنظیم: حسین عسگری - گروه دین و اندیشه

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید