مثل چتر خورشيد
عاشق شعرم پر از موجي نو ام
در دلم غرقم به اين صحراگمم
در سرم شور است و شعلاي جنون
عاشقم پس بي خبر از ميم و نون
بي خبر از خود ولي عالم به ذات
ذات خود گويم نه ذات هر صفات
شعر ها يم ادعايي بيش نيست
در ديار تو مرا هم كيش نيست
كوهم اما بار ها فتحت شدم
هم نشين و مرهم دردت شدم
از تو بر قلبم زخم است يادگار
در پي تو من هميشه بي قرار
دور باد اين غـم ز قلبم دورباد
چشم در راهت كمي پر نور باد
آه و زجه از تو و از اين مجال
از توهم از تو و وهم وخيال
رشـته ي افكار زنگـاري من
اي تمام خواب و بيداري من
دوش در خوابم صدايي آشنا
بانگ مي آورد كه اي مرد گدا
رو بساطت جاي ديگر پهن كن
يار مايي اندكي خوش لحن كن
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 03-15-2010 در ساعت 01:56 PM
|