
03-16-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چهارشنبه سوری به سبک سهراب (طنز)
چهارشنبه سوری به سبک سهراب (طنز)
شور و حالی دارد/ عشق و شوقی خواهد/ و منم می خواهم کمی بازی بکنم/ کاش می شد بخرم / ولی اکنون که دگر مالی نیست /شب عید نزدیک است / پدرم هم بی پول / چاره ای باید جست / بهتر این نیست که دست ساز باشد؟ / قیمتش ارزان تر / سر صدایش بیشتر / شور و حالش افضل
...
چسب، کاغذ، باروت / سیخ کبریتی که در این نزدیکی است / و همه چیز حاضر / من تلاش خود را خواهم کرد / بیشتر از درس و کتاب / زود تر از باد بهار / فکر کنم حاضر شد / بهتر است که امتحانش بکنم / کبریت را باید برد / جور دیگر باید زد ... من نمی دانم که چرا می گویند / این مواد پر سوز است / نکند فکر کردی / من در این شعر بلایی سر خود می آرم / ولی دیدی که من سالم سالم هستم / شب روشن نزدیک است / همه عالم آتش / چه عجب جنگی بکنم من امشب
...
تق و تق ترقه / بوم و بوم نارنجک / فیس و فیس دینامیت / حال نوبت با من / بکشم این ضامن / دور خواهم شد از این بمب قوی / و دلی سیر بخندم بر افراد / این ترقه روشن / حال باید پرتابش بکنم / بین آن جمعیت
...
چشم هایی معصوم / چهره ای چون مهتاب / دخترک را می گویم / که در آن جمعیت / شاد بود و خندان / قرنیه اش پاره / دیدگان دخترک پر خون است / دیدگان مادرش هم چون باران / کاش ماموری بود / که در آن نزدیکی / می گرفت این ها را / دکترش می گوید / عملی در پیش است / چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید
...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
ویرایش توسط GolBarg : 03-16-2010 در ساعت 08:04 PM
دلیل: حذف لینک
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|