
03-17-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14
95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سلام بر روزگار نو خورشيد
نوروز در فرهنگ اسلامي- ايراني ما از لحظات قدسي شناخته ميشود؛ روزي كه در فرهنگ ديني و ملي ما تحسين شده و صبغهاي معرفتي نيز دارد.
قرارگرفتن در آستانه ورود به سالي جديد و برپاداشتن نوروزي ديگر در اين ميان بهانهاي نيكوست تا از شناخت نوروز و جشن و متعلقات فرهنگي و آييني آن براي رويارويي معرفتآموز با بهار طبيعت طرفي ببنديم. نوشتار حاضر درنگي دارد در بنيانهاي تاريخي، ملي و ديني نوروز كه از نظرتان ميگذرد.
در برخي از متون كهن جمشيد- پادشاه اساطيري ايران- بهعنوان پايهگذار نوروز معرفي شده است. روايت فردوسي در شاهنامه، بدينگونه است كه جمشيد روزي در حال گذشتن از آذربايجان، دستور داد تا جايي براي او تختي بگذارند و خودش با تاجي زرين روي تخت نشست. با رسيدن نور خورشيد به تاج زرين او، جهان نوراني شد و مردم شادماني كردند و آن روز را روز نو ناميدند. ايرانيان باستان نوروز را به معني «روز نو و تازه» يعني روزي كه سال نو بدان آغاز شود، ميدانستند.
اين جشن در اصل يكي از دو جشن سال آريايي بود. آرياييان در اعصار باستاني دو فصل گرما و سرما داشتند. فصل سرما در اوستايي «زيمه» و فصل گرما «همه» خوانده ميشده است. در هريك از اين دو فصل جشني بر پا ميداشتند كه هر دو، آغاز سال نو به شمار ميرفته؛ نخست جشني به هنگام آغاز فصل گرما يعني وقتي كه گلهها را از آغلها به چمنهاي سبز و خرم ميكشانيدند و از ديدن چهره دلآراي خورشيد شاد و خرم ميشدند و ديگر در آغاز فصل سرما كه گله را به آغل كشانيده توشه روزگار سرما را تهيه ميديدند.
از آنچه گفته آمد آشكار شد كه نوروز از مراسم بسيار كهن ايرانيان آريايي است. اگرچه در اوستا از نوروز نامي نيست ولي برخي از كتابهاي ديني پهلوي از نوروز و مراسم ايرانيان باستان ياد كردهاند.
جشن ملي ايرانيان در دوران هخامنشيان
در سال۵۳۸ قبل از ميلاد، كورش، بنيانگذار هخامنشيان نوروز را جشن ملي اعلام كرد. وي در اين روز برنامههايي براي ترفيع سربازان، پاكسازي مكانهاي همگاني و خانههاي شخصي و بخشش محكومان اجرا ميكرد. اين آيينها در زمان ديگر پادشاهان هخامنشي نيز برگزار ميشده است. در دوران هخامنشي، جشن نوروز در زماني ميان ۲۱اسفند تا ۱۹ارديبهشت برگزار ميشده است. علاوه بر هخامنشيان، در دوران اشكانيان و ساسانيان، جشنهاي متعددي در طول يك سال برگزار ميشده كه مهمترين آنها نوروز و مهرگان بوده است.
نوروز يا روز نو آغاز هر سال است. اين آغاز همراه با شادي و سرور بود كه طي آن آيينهاي ويژهاي را اجرا ميكردند.
در دوران اسلامي برخي از رسوم ملي و مذهبي ايرانيان تغيير كرد؛ با وجود اين برخي از اعياد ملي مانند نوروز، همچنان با رونق نخستين خود باقيماند و علاوه بر پاسداشت آن از سوي همه اقوام ايراني، در قلمرو جوامع اسلامي نيز به رسومي مانند نوروز، مهرگان و سده كه نزد اعراب «نيروز»، «مهرجان» و «سذق» خوانده ميشد، احترام ميگذاشتند. در فرهنگ عاميانه و فولكلور فارسي ترانههاي متعددي در ميان اقوام ايراني درباره نوروز و ساير جشنهاي ملي سروده شده است.
درباره نوروز روايات و احكام متعددي وجود دارد، از جمله آنكه نوروز، روزي متبرك است كه روزه استحبابي و نماز دارد. صاحب جواهر و ديگر فقيهان متاخر نيز بر مسلمبودن استحباب روزه روز نوروز تأكيد كردهاند.
در قرن ششم در 2 كتاب دعا كه به فارسي تاليفشده، از اعمال روز نوروز كه مهمترين آنها، گرفتن روزه، پوشيدن لباس نيكو و نماز مخصوص است، ياد شده است. علاوه بر آن در كتاب ذخيرهالاخره، فصلي تحت عنوان عمل روز نوروز فارسيان آمده و در شرح آن، حديث معليبنخنيس به اين ترتيب نقل شده است: «روايت كند معليبنخنيس از صادق(ع) كه گفت: چون روز نوروز فرارسد، روزه دار و غسل كن و جامه پاكترين درپوش و بوي خوش به كار دار و 4ركعت نماز كن به 2سلام و بخوان در ركعت اول، الحمد و 10بار «اناانزلناه فيليلهالقدر» و در ركعت دوم، الحمد و 10بار «قل ياايها الكافرون» و در ركعت سوم، الحمد و 10بار «قل هوالله احد» و در ركعت چهارم، الحمد و 10بار «معوذتين». و چون از نماز فارغ گردي تسبيح زهرا عليهماالسلام بگوي. چون چنين بكني خداي تعالي 60ساله گناه تو بيامرزد.»
در كتاب نزههالزاهد نيز كه در نيمه دوم قرن ششم يا نيمه نخست قرن هفتم نوشته شده آمده است كه امامجعفرصادق(ع) گفت: چون روز نوروز درآيد غسل كن و جامه پاكترين درپوش و بوي خوش به كار دار و روزه فراگير و پس از نماز پيشين و ديگر، 4ركعت نماز كن به 2سلام. پس از الحمد در اول ركعت، 10 بار اناانزلناه بخوان و در دوم 10 بار قل ياايهاالكافرون و در سوم 10بار قل هوالله احد و در چهارم 10بار هر دو قل اعوذ. و چون فارغ شوي سجده شكر كن و اين دعا بخوان تا تو را گناه 60ساله بيامرزد. و دعا اين است: «اللهم صل علي محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين و صل علي جميع انبيائك و رسلك بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك».
از امامصادق(ع) نقل شدهاست كه به معليبنخنيس فرمودند: اي معلي! همانا نوروز روزي است كه پروردگار جهان از بندگانش پيمان گرفت كه او را پرستش كنند، به او شرك نورزند و به پيامبران و امامان ايمان بياورند. نوروز نخستين روزي است كه خورشيد در آن طلوع كرد و بادهاي ناگهاني وزيدن گرفت و زمين در چنين روزي ايجاد شد؛ روزي است كه علي(ع) در نهروان پيروز شد و گلهاي زمين در آن روز خلق شد. در چنين روزي كشتي نوح بر كوه نشست و همان روزي است كه جبرئيل بر پيامبر نازل شد. و روزي است كه آن حضرت بتهاي كفار را شكست، و روزي است كه حضرت رسالت صلياللهعليهوآله امر فرمود ياران خود را كه با حضرت علي اميرالمؤمنين(ع) بيعت امارت نمايند و... .
تدوام برپايي مراسم نوروز در ايران پس از اسلام
نوروز، در فرهنگ ايرانيان مسلمان اعم از شيعه و سني در بيشتر دوران اسلامي دوام آورده است و در تمام اين مدت ايرانيان مراسم جشن نوروز را بر پا ميداشتند. برخي از آداب و رسوم خاص آن نيز بهدليل همسويي نوروز با طبيعت و نيز دخالت آن در تعيين خراج سالانه، حفظ شده است.
حكام اموي و عباسي به برخي از آداب نوروز توجه خاصي داشتهاند؛ از جمله هداياي اين جشن را بهعنوان خراج سالانه ميپذيرفتند ولي بعدها براي افزودن درآمد خود، هداياي نوروز را از نو معمول داشتند و اميران ايشان براي جلب منافع خود مردم را به دادن هدايا دعوت ميكردند. اندكي بعد اين رسم نيز منسوخ شد ولي در قلمرو خلافت شرقي، هداياي نوروز بهطور مرتب از طرف حكام از كدخدايان دريافت ميشده است. افزون بر آن، كار گرفتن خراج نيز بيشتر براساس فرارسيدن ايام نوروز بوده است.
رايجشدن نامههاي تبريك عيد نوروز
با ظهور ابومسلم خراساني و روي كار آمدن خلافت عباسي، نفوذ برمكيان و ديگر وزراي ايراني در دربار خلفاي عباسي و همچنين پس از تشكيل سلسلههاي ايراني صفاريان، طاهريان و سامانيان جشنهاي ملي ايرانيان رونقي دوچندان يافتند و گويندگان درباره آنها شعر سرودند. برخي از اين سرودهها در كتاب «اشعار السائره فيالنيروز و المهرجان» تاليف حمزهبنحسن اصفهاني آمده است. از آن پس هديه نوروز و نوشتن نامههاي تبريك (به نظم و نظر) نيز درميان مردم عهد عباسيان رايج شد چنانكه سعيدبنحميد به يكي از دوستان خويش نامهاي در تبريك عيد نگاشت و گفت من چيز قابلي نداشتم تا به رسم هديه گسيل خدمت كنم، ناچار اين مكتوب را جانشين آن ميسازم.
حداقل 2 قصيده از سيدضياءالدين ابوالرضا فضلالله راوندي از قرن ششم در دست داريم كه عيد نوروز را به برخي از بزرگان آن ناحيه تبريك گفته است.با روي كار آمدن آلبويه، جشن نوروز با گستردگي بيشتري برگزار شد. در دوران آل بويه علاوه بر احياي آداب باستاني، ماههاي ايراني و گاهشمار اوستايي رايج شد. گزارشي در دست است كه در نيمدر سنگي كاخ تچر (تالار آينه) تخت جمشيد سنگنبشتهاي از عمادالدوله ابوكاليجار نوه اميرعضدالدوله ديلمي بر جاي مانده. او در سال418 ق هنگامي كه در فاروق و سيدان پيروز شد، تاريخ فتح و پيروزي خود را با نام ماههاي ايراني (بهمن و آبان) آورده است.
قرارگرفتن نوروز بهعنوان نخستين روز فروردينماه در زمان جلالالدين ملكشاه سلجوقي
در دوران سلجوقيان، به دستور جلالالدين ملكشاه سلجوقي تعدادي از ستارهشناسان ايراني براي بهترسازي گاهشمار ايراني گردهم آمدند. اين گاهشمار به تقويم جلالي معروف شد. تا پيش از پيدايش تاريخ جلالي در سال467 يا 471، روز اول فروردين در فصول سال تغيير ميكرد؛ بنابراين نوروز ابتداي فروردين واقعي، يعني نقطه آغاز اعتدال ربيعي قرار نداشت. سال467، روز نوروز مطابق دوازدهم حوت يا اسفند بود. در اين سال، ملكشاه سلجوقي، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقيقي از سال شمسي انجام داده و روز اول فروردين را معين كنند.
براساس محاسبه، خواجه عبدالرحمان خازني- منجم مرو- عوض آنكه براساس محاسبه قبلي، روز واقعي دوازدهم اسفند را اول فروردين در نظر بگيرد، اول فروردين را 18روز جلوتر برده و ابتداي اعتدال ربيعي، يعني فروردين واقعي قرار داد. در محاسبه جديد، هر سال را در 4نوبت، 365روز محاسبه كرده (12ماه سيروزه به ضميمه 5 روز كه به آخر ماه آبان يا اسفند افزوده ميشد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه كردند. البته پس از هر 80دوره 4ساله نيز سال پنجم را 366روز قرار ميدادند.
در اين محاسبه آن 5ساعت و اندي نيز به حساب ميآمد. بدينترتيب، روز نوروز، بهعنوان نخستين روز فروردينماه، از آن سال ثابت ماند. بنابراين، نخستين سالي كه روز اول فروردين آن دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعي محاسبه شده، سال467 (يا 471) بوده است.
شكوه مراسم باستاني نوروز در دوران صفويان
نوروز در دوران صفويان در ميان مردم و دربار باشكوه برگزار ميشد. حكومت صفوي در سال907ق توانست پس از 8قرن با محور قرار دادن مذهب تشيع و مليت ايراني، سرزمين تجزيهشده ايران را متحد و يكپارچه سازد و هويت ملي و استقلال آن را همچون گذشته احيا كند. بازسازي و شكلدهي به ادبيات داستاني، حماسههاي باستاني و فرهنگ ديني از كارهاي شگرف عصر صفوي است كه در تاريخ ايران بيسابقه بوده و نقش اساسي در انسجام و بازتعريف هويت ملي ايفا كرده است.
مراسم نوروز و عاشورا وسيلهاي براي ايجاد همبستگي بيشتر بين مردم ايران بود. اين سياست موجب شد كه همه اقوام و طايفههاي مستقر در سرزمين ايران، در 13روز اول فروردين شادي كنند و در دهه اول محرم عزادار باشند و پيشرو اين دو مراسم، دربار صفوي بود. شواهد فراواني درباره اهميت برگزاري مراسم نوروز در ميان ايرانيان در دوره صفوي در دست است. تاورنيه نيز از عيد نوروز با اين عبارت كه از اعياد بزرگ ايرانيان است سخن گفته و مينويسد: در اين روز تمام بزرگان براي سلام شاه به دربار حاضر ميشوند و هر كس به اندازه شأنش بايد ارمغان و پيشكشي به شاه بدهد... و در اين روز شاه ثروت گزافي به دست ميآورد.
آنان عقيده دارند كه چون آب، صاف و پاك است، پليديها و بدبختيها را از خانه شسته با خود ميبرد...». در دوره صفوي، تاريخ قمري و شمسي رواج داشته و ايرانيان، عمر خود را برحسب سال شمسي محاسبه ميكردهاند. اولئاريوس در آن عهد چنين نوشته: «ايرانيها سال خود را برحسب حركت خورشيد و ماه تعيين و تنظيم ميكنند و به همين جهت داراي 2 نوع سال شمسي و قمري هستند. سال قمري از نظر مذهبي برايشان اهميت دارد كه اعياد و روزهاي سوگواري خود را برحسب آن سال تعيين ميكنند». وي پس از آن اشاره كرده كه ايرانيان، عمر خود را برحسب سال شمسي محاسبه كرده و مثلا ميگويند كه فلان مقدار نوروز از عمر آنها گذشته است.
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|