يكي از موسسات ايرانيان كه در فرانسه وجود ندارد،حمام است و اگر در فرانسه حمام باشد يكي از عيوب بزرگ ما فرانسوي ها كه بوي بدن مي باشد از بين مي رود. در فرانسه وقتي يك مهماني مي دهند فضا از بوي بدن ميهمانان اشباع مي شود و تا مدتي بعد از خانه ميهماني،بوي مزبور رفع نمي گردد ولي در ايران،در هيچ ميهماني آن رايحه ي بد به مشام نمي رسد و حتي از بدن روستائيان ايراني بوي مكروه استشمام نمي گردد،چون ايرانيان لااقل هفته اي يك بار به حمام مي روند و بعضي از آنها روزي يك مرتبه بدن را در حمام مي شويند.
بهترين و زيباترين حمام هاي ايران در اصفهان و تبريز است و حمام هاي كوچك نيز در اصفهان و تبريز و تمام شهرهاي ايران وجود دارد. در اصفهان حمامي هست تقريباً به وسعت عمارت كاخ ورساي و من يك مرتبه موفق به ديدن حمام مزبور شدم. آن حمام از سه قسمت اصلي و چند قسمت فرعي متشكل مي شود. وقتي وارد حمام مي شوند قدم به يك سالن هشت ضلعي وسيع مي گذارند كه مخصوص رختكن مي باشد. در وسط آن سالن يك حوض آب داراي پنج فواره به چشم مي رسد و دائم از فواره ها آب در حوض مي زيزد. سالن رختكن آنقدر وسعت دارد كه هرگاه يكصدنفر در آن واحد وارد حمام شوند و بخواهند لباس خود را از تن دور نمايند به هيچوجه احساس مضيقه نخواهند كرد.
كساني كه مي خواهند به حمام بروند لباس خود را در سالون رختكن از تن بيرون مي آورند و آنگاه از يك نوع گالري عريض و كوتاه مي گذرند و قدم به گرمخانه مي گذارند. گرمخانه حمام يك نوع تالار وسيع است داراي سالن هاي فرعي و بين سالن هاي فرعي در و ديوار وجود ندارد و كساني كه مي خواهند هنگام شست و شوي بدن راحت تر باشند به سالن هاي فرعي مي روند. در سالن هاي اصلي و سالن هاي فرعي بيش از بيست خرينه آب گرم و سرد وجود دارد و سالن اصلي آنقدر وسيع مي باشد كه اگر كسي در يك طرف سالن گرمخانه بنشيند نمي تواند كساني را كه آنطرف سالون نشسته اند از روي قيافه بشناسد. كف تالار گرمخانه و سالن هاي فرعي از سنگ مرمر است و ديوارها و ستون ها مستور از كاشي است و روي كاشي ها مناظر كوه و جنگل و رودخانه را نقش كرده اند. در سالن گرمخانه،پيوسته نزديك بيست تن از كاركنان حمام مشغول شستن بدن مشتري ها و خدمت به آنها هستند و گاهي بعضي از آنها كه صدائي خوش دارند،براي سرگرمي مشتريان آواز مي خوانند و صداي آنها در حمام بهتر مي شود و به همين جهت اصفهاني ها از راه ريشخند مي گويند : اگر مي خواهي آوازت را بپسندند در حمام آواز بخوان.
در تمام مدتي كه حمام باز است و مشتري ها مشغول شست و شوي بدن هستند براي آنها انواع آشاميدني هاي لذيذ و خنك را مي آورند و هر كسي بعد از نوشيدن شروع به كشيدن قليان مي كند و به همين جهت پيوسته يك مه رقيق از دود قليان در فضاي گرمخانه هست.
سومين قسمت حمام عبارت است از يك استخر خيلي بزرگ،داراي بالكون هاي متعدد و در آن استخر،همواره آب سرد وجود دارد و اصفهاني ها در فصل تابستان براي آبتني و شنا كردن به آن استخر مي روند و در آن گرماي تابستان آبتني در آن استخر آنها را مفرح مي كند. اشراف اصفهان در منازل خود حمام هاي كوچك دارند كه آن را ” حمام سرخانه ” مي خوانند ولي حمام بزرگ اصفهان به قدري و سيع و زيبا است كه حتي اشراف اصفهان گاهي براي شستن بدن و بيشتر براي تفريح به آنجا مي روند و هر وقت يكي از بزرگان به آن حمام مي رود عده اي از خدمه را با خود مي برد.
در اصفهان دو نوع حمام هست يكي حمام هاي زنانه و مردانه،يعني حمام هايي كه پيوسته زنها يا مردها به آنجا مي روند و ديگري حمام هايي كه در بعضي ساعات روز مردانه است و در برخي از ساعات روز زنانه. در حمام هاي اخير قبل از اينكه هوا روشن شود،يكي از كاركنان حمام به بام مي رود و بوق مي زند و بعد از اينكه صداي بوق برخاست،مردان از خانه ها خارج مي شوند و رو به حمام مي گذارند و تا دو ساعت بعدازظهر مردها به آن حمام مي روند و آنگاه از دو ساعت بعدازظهر به بعد،نوبت زنها مي شود و تا ساعت ده بعدازظهر و گاهي تا نيمه شب زنها به حمام مي روند.
در زندگي زنهاي اصفهان يك تجمل وجود دارد و آن عبارت است از حمام. زنهاي اشراف پيوسته به حمام هاي زنانه دائمي مي روند و صبح از خانه با عده اي از خدمه خارج مي شوند و قدم به حمام مي گذارند و تا وقتي كه آفتاب غروب نكند از حمام بيرون نمي آيند و در تمام آن مدت خدمه ي ديگر،از خانه براي بانويي كه به حمام رفته و همراهانش شربت و ميوه و غذاي ناهار و عصرانه مي برند.
زنها آلات زينت خود را در حمام زيب پيكر مي نمايند و بعضي از ميهمان هاي زنانه در حمام داده مي شود و اگر از بعضي از تشريفات خسته كننده ي ميهماني بانوان اصفهان در حمام بگذريم،مي توان حمام ايرانيان را يكي از بهترين موسسات آنها دانست و خيلي كمك به سلامتي افراد مي كند و ايرانيان مي گويند كسي كه بطور مرتب به حمام برود هرگز ناخوش نمي شود و يك قسمت از امراض كه بين ما فرانسويان شيوع دارد ناشي از اين است كه ما حمام نداريم.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|