نمایش پست تنها
  #784  
قدیمی 03-17-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در میخانه بروی همه باز هست هنوز
سینه ی سوخته در سوز و گداز است هنوز

بی نیازی است در این مستی و بیهوشی عشق
درِ هستی زدن از روی نیاز است هنوز

چاره از دوری دلبر نبود لب بَربند
که غلام دَرِ او بنده نواز است هنوز

راز مگشای مگر در بَرِ مست رُخ یار
که در این مرحله او محرم راز است هنوز

دست بردار ز سوداگری و بوالهوسی
دست عشّاق سوی دوست دراز است هنوز

نرسد دست من سوخته بر دامن یار
چه توان کرد که در عشوه و ناز است هنوز

ای نسیم سحری گر سر کویش گزری
عطر بر گیر که او غالیه ساز است هنوز
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید