شاخه شناختشناسی
شناختشناسی یا معرفتشناسی (Epistemology) شاخهایست از فلسفه که به مطالعهٔ منشأ، طبیعت، قلمرو، و ابعاد گوناگون دانش میپردازد.
در فلسفه اسلامی نخستین بار در قرن یازدهم هجری و توسط صدرالمتألهین مسائل شناختشناسانه طرح می گردد و توسط علامه طباطبایی تبدیل به یک حوزه مستقل فلسفی می گردد. علامه طباطبایی در مقالات دوم تا ششم کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» مباحث معرفت شناسانه بدیعی در فلسفه اسلامی طرح می کند.
این مقالات عبارتند از:
مقاله دوم: فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
مقاله سوم: علم و ادراک
مقاله چهارم: علم و معلوم (ارزش معلومات)
مقاله پنجم: پیدایش کثرت در علم
مقاله ششم: ادراکات اعتباری
در فلسفه غرب این حوزه با سه اثر مشهور امانوئل کانت «نقد عقل نظری» (نقد خرد ناب)، «نقد عقل عملی» و «نقد قوه حکم» به عنوان یک حوزه مستقل فلسفی طرح گشته و در طول قرون 19 و 20 بیشترین توجه فلاسفه غربی را به خود معطوف داشته است.
مسائل اصلی شناختشناسی
علامه طباطبایی مسائل زیر را مهمترین مسائل شناختشناسی در فلسفه اسلامی و غربی می داند:
1- ارزش معلومات:
««بحث در این مسأله در اطراف این جهت است، که آیا آنچه ما با حس یا عقل خود می فهمیم علم، واقع و نفس الامر معلوم هم همین طور است، که ما می فهمیم یا نه؟ به عبارت اخری، این بحث در اطراف حقیقی بودن ادراکات و مطابقت آنها با واقع است.[1]
2-راه حصول علم
3-تعیین حدود علم
|