موضوع: کنفوسیوس
نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 04-18-2008
rastakhiz_tatu آواتار ها
rastakhiz_tatu rastakhiz_tatu آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 92
سپاسها: : 0

9 سپاس در 7 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آموزش و عقاید مذهبی كنفوسیوس
كنفوسیوس معلم اخلاق بود اما خودش بیش از درجه معلمی برای خودش ارزش قایل بود. اما افرادی كه با او بودن در باره او می‌گویند: نمی‌توان كنفوسیوس را به درجه معلمی محدود كرد. در آیین كنفوسیوس پیوسته روح ایمان یك حقیقت مذهبی است. او به دقت و مراقبت و تشریفات مذهبی عصر خود علاق نشان می‌داد به طوری كه می‌توان او را سرمشق كامل دین داری به حساب آورد. اعتقاد او به امور مذهبی محدود به یك نوع خودداری و احتیاط است. زیرا او در مبادی و آرای خود صرفاً یك فیلسوف عقلانی و پیرو قوائد انسانیت جلوه‌گر است و مشكل می‌توان برای او مرتبه عالی و عرفانی قایل شد.

كنفوسیوس در عبادات و مناسك و آداب ظاهری هر عملی را كه بر خلاف عقل سلیم می‌بود و یك مقصود و یك هدف اجتماعی را تضمین نمی‌كرد نمی‌پسندید. او در اعمال؛ افعال؛ گناه؛ صواب و مسایل مافوق طبیعی چندان رقبتی نشان نمی‌داد.

زمانی كه یكی از شاگردانش به نام (تسه‌لو) از او پرسید وظیفه انسان نسبت به ارواح مردگان چیست؟ كنفوسیوس گفت: ما هنوز وظیفه‌ خود را نسبت به زندگان انجام نداده‌ایم چگونه نسبت به ارواح مردگان كاری را به عهده بگیریم. ابتدا باید از روی صدق و یقین تكلیف خود را نسبت به انسانیت به عمل آوریم و درباره ارواح به احترام اكتفا كنیم و این حكمت حقیقی است. به دلیل جهد و كوششی كه او در طریق ایجاد وحدت و هماهنگی در امور دولت و خانواده به عمل می‌آورد، مستلزم آن بود كه او در تمام مناسك و عبادات معمولی عصر خود را انجام دهد و مانند یك شخص مومن به معبد برود. قبل از انجام دادن عبادات رسمی غسل می‌كرد. لباس مخصوص می‌پوشید. رسوم قربانی را رعایت می‌كرد به طوری كه تصور می‌كرد ارواح و اجداد در آنجا حی و حاضر هستند و اعمال او را می‌بینند.

روزی در مراسم قربانی (ماه نو) كه در چین بود یكی از شاگردان به نام (تزوكونگ) پیشنهاد كرد كه از منظره قربانی كردن گوسفندان چشم پوشی كند؛ ولی او قبول نكرد و گفت: تو گوسفند را دوست داری و من مراسم قربانی را با تمام این اوصاف این پرسش در بین محققان آیین كنفوسیوس مطرح است كه واقعاً فلسفه مذهبی كنفوسیوس چیست؟ زیرا گاهی او شاگردان خود را در باب انجام اعمال عبادی مسخره می‌كرد به طوری كه وقتی مریض شده بود؛ تسه‌لو یكی از شاگردانش عنوان كرد كه برای شفای او نماز خوانده است. اما او طفره رفت و گفت: آیا آمادگی چنان كه باید داری؟

گفت: بله؛ در كتاب دعا آمده است كه باید به ارواح زیرین و بالا نماز به جای آورد. كنفوسیوس گفت: نماز من باید راهی دراز بپیماید.

بنیان و اساس عقیده كنفوسیوس آن بود كه چون آدمی به درستی قواید اخلاقی را به مرحله عمل درآورده و بر اساس مشیت آسمانی رفتار كند قطعاً به سعادت خواهد رسید. او روشن و ثابت كرد كه حقایق ثابت و احكام مسلم خود را از امپراطوران گذشته مانند (یائو) فرا گرفته است.

چینی‌ها اعتقاد دارند كه در هر خانه‌ای دو روح؛ یكی در مطبخ و دیگری در جنوب غربی خانه وجود دارد كه افراد خانواده را شفاعت و یا پشتیبانی می‌كنند. كسی از او سئوال كرد كه چرا مردم عام به روح مطبخ علاقه نشان می‌دهند؟ او به تندی گفت كه این سخنان باطل و بیهوده است. اگر كسی بر خلاف احكام آسمانی مرتكب گناهی شود دعا و شفاعت آسمانی درباره او اثری ندارد.

ظاهراً او معتقد به پرستش آسمان بود. از این رو او را گاهی جز پیشوایان دینی جهان بر می‌شمارند. كنفوسیوس درباره خود یك نوع رسالت قایل بود. حكایت می‌كنند كه او وقتی در شهر (كوانگ) گرفتار شورش عوام شد شاگردانش ترسیدن كه بلایی سر او بیاید. اما او گفت: مانند (كینگ ون) كه یكی از موسسین سلسله (چو) بود و مرده است؛ من حافظ آثار او هستم. اگر مشیت آسمان بر این تعلق گیرد كه آثار موروثی كینگ ون نابود شود من هم كشته خواهم شد. و با نابودی من آثار كینگ ون از بین می‌رود. موقعیت او بعد از مرگش مشخص شد و جایگاه او در میان مردم آشكار گردید.

فلسفه كنفوسیوس یك نوع صورت عملی و سیاسی داشت و بعد از او كسی در مورد فلسفه او در صدد تعقیب برنیامد. با این وصف در نظر چینی‌ها او دارای مقام والایی است. و بعدها از طریق شاگردش (منسیوس) آیین كنفوسیوسی گسترش یافت. و در طول زمان یعنی قرن 4 ق.م تا زمان معاصر هزاران دانشمند عقاید و كتاب‌هایی را كه منصوب به اوست دست كاری نموده و مدارس مهمی برای تعالیم نظرات كنفوسیوس در طول تاریخ دایر شد و در این مدارس افكار او مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه رسیده‌اند كه افكار او همواره تمدن و فرهنگ چینی‌ را زنده نگه داشته است.

طرفداران فلسفه او در جهان سیاست اغلب با گروهی با نام (قانون گرایی)‌برخورد می‌كردند. قانون گرایان كه گاهی در تاریخ چین سیاست دولت را طراحی می‌كردند می‌گفتند: سرمشق بودن حكام و تكیه به كردار نیك حكومت را به خطر می‌اندازد و این اصول خیالی در تاریخ نتیجه‌ای نداشته است. آن چه ضرورت دارد نشاندن حكومت قانون است و به جای حكومت افراد، باید قوانین را بر مردم تحمیل كرد تا قوانین طبیعت ثانوی آن‌ها بشود و خود به خود بدون فشار مردم قانون را مراعات كنند.

به نظر قانون گرایان مردم چنان هوشمند نیستند كه درست بر خود حكومت كنند و مسلماً سلطه اشراف به سود آن‌ها است حتی سوداگران هم چندان هوشی ندارند و غالباً به زیان دولت به دنبال سود خود می‌روند. از دیدگاه بعضی قانون گرایان صلاح دولت شاید در آن باشد كه سرمایه را از دست افراد خارج كنند و داد و ستد را دولت در اختیار بگیرد و از نوسان قیمت‌ها جلوگیری كند. این گونه امپراطور چین (شی‌هوانگ تی) كه وزیر اعظم آن از افراد قانون گرا بود برای پایان دادن به بحث كنفوسیوس گرایان دستور داد كتاب‌های او را بسوزانند اما پس ازمرگ امپراطور شی هوانگ تی؛ زمام امور به دست (ووتی) افتاد و دستور تجدید چاپ آثار او را داد. و پیروان كنفوسیوس را مقام و پست داد و عقاید و روش‌های اخلاقی و فلسفی او را به تربیت جوانان و كشور داری و سایر امور پرداخت. در سلسله هان دستور داده شد به احترام كنفوسیوس در شهر و روستاها مراسم قربانی بر پا شود. كتاب‌ها و آثار او منتشر و آیین كنفوسیوسی به صورت یك دین رسمی در آمد.

آیین كنفوسیوسی گاهی با آیین تائویی برخوردهایی داشت تا این كه سلاطین سلسله تانگ به حكومت رسیدند و امپراطوری بزرگی را به نام (تای تسونگ) تشكیل دادند و درباره آیین كنفوسیوس دستورات صریحی به سرزمین‌های مختلف صادر كردند.

عقاید كنفوسیوسی از زمان سلسله هان تا زمان (من چیو) حدود 2000 سال آیین كنفوسیوس در اندیشه مردم چین راه داشته است. و امروزه نیز فلسفه و آیین اخلاقی او در چین طرفداران زیادی دارد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید