
03-28-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آن کابوس و....
آن کابوسو
افکارم آبستن شعریست
واژه هایش
آبستن غم
می چکد
شوری پلکهایم
بر قامت تابوت دفتر شعرم
گونه هایم
شرمسار از رخ شعر
هستم ،
من – شعر
دیر زمانیست
بود
هستم ،
شعر – من
من بودم در آغوش شعری
مردی را بوسه وار می پرستیدم
من بودم و آن طفل شعری ناخواسته
آن کابوس و آن مرد و آن هوس
آن شعر یتیم
دیده گانم سرود اشک می سرایند و من
بی پروا
طفل شعرم را نوازش می کنم
نگاهم می گرید به حال طفل شعری که در دامان مادری
جای پستان مادری
دهانی گشاده زیر پاهای چشمی گسترده است
تکانی می خورم
منم وآن طفل شعری نورسته ناخواسته
منم وآن شعر یتیم
ساهي
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|