
03-28-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
درکوچه هاي خلوت شب باکوله باريکه پرازدرد و رنج است سر کنم...
من آواره ام چون پرندگان,همچون پرنده هاي سرگردان و بي آشيان
که تن خسته ام را بر سنگ فرشهاي خيابانهاي تنهايي و بي کسي
يدک مي کشم... و آه بلندي از سينه ام بر مي خيزد وقتي
به ياد گذشته مي افتم که چگونه شاد بودم وآزاد ز هر غمي ولي
اکنون اسيرم و و و پر و بالم را شکسته اند..
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|